حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

استانداردهای دوگانه

برخورد دوگانه با موضوع واحد آنهم در مقابل اعین و افکار عمومی نتایج سوئی به همراه دارد: 1- کم شدن امید. 2- زائل شدن عدالت. 3- ایجاد زمینه لجاجت نسبت به تمکین قوانین و قواعد اجتماعی. 4. سوگیری و دو قطبی شدن جامعه. 5. بی اعتمادی. 6. تولید ساکتین آینده و ....

تشخیص استانداردها دوگانه در تصمیم گیریها خیلی عجیب و غریب نیست. چنین تشخیصی مخصوص عده ای خاص نیست. نمی شود مردم در امر الف صاحب تشخیص باشند ولی در امر ب با همان مشخصات الف، صاحب تشخیص نباشند که این خود یک استاندارد دوگانه و برخورد متفاوت با مردم است.

استفاده از الفاظ کلی نمی تواند موضوع خاص را که قابلیت ارزیابی عینی و مشخص دارد بپوشاند. این مغالطه است. وقتی یک موضوعی در کشور یا در زندگی قابلیت دارد با ملاک ها و شاخصهای عینی ارزیابی شود، نمی توان با حرف و سخنرانی رفع و رجوعش کرد.

استاندارد دوگانه از خصوصیات مستکبرین شمرده شده است. حداقلِ آن، به نظرم سقوط عدالت است. سخن سدید و نیکو، سخنی است که حاوی حکمت و عدالت باشد و اگر قرار است سخنی از سر مصلحت گفته شود دست کم نباید ظالمانه باشد. برخوردهای دوگانه آنهم در آنات متوالی بعید است که اولا عادلانه و ثانیا مصلحت جویانه برای حفظ امری مهم تر باشد.

یکی از صفات حق تعالی "معتمدالمومنین" بودن است. یعنی حق تعالی که در اوج حکمت و علم است در افعال خود، موجب سلب اطمینان مومنین به خود نمی­شود. (Trust) یا اعتماد یکی از مهمترین مولفهای ایمانی است و به نظرم ربطی هم به ایمان مسیحی و ایمان اسلامی ندارد. هر ایمانی قطعا بر اعتماد استوار است. چگونه است که مصلحتهای پیاپی برای نسخ افعال و کارهای مقتضی عدالت، موجب از بین رفتن این اعتماد نمی شود؟ اگر پیروی از مصلحتهای پیاپی زائل کننده اعتماد است، چه جای مشروعیت و چه جای عدالت؟

بنزین آلوده، بورسیه های غیرقانونی، نویزهای سرطان زا، تولید هواپیمای ملّی، رانتهای برنگشته میلیاردی، بیمه ایران، کارتهای هدیه برای نمایندگان، خزانه خالی، تورم پنجاه درصد، ماشین های نهاد ریاست جمهوری، دانشگاه ایرانیان، واردات رانتی ماشین های خاص، رانتهای حاصل از گرانی ارز، گرانی سرسام آور مسکن و خودرو، رکود بلند، دور زدن ارز بازاری و ارز مرجع، بابک زنجانی، روغن پالم، پاسخهای تحقیر کننده به منتقدین، دروغهای شاخ دار، ادبیات سخیف و ... به نظر اموری نیست که نشود با ملاکهای عینی به ارزیابی آن نشست و یا آنکه با حرفهای کلّی سعی در عبور از آن نمود و در مقابل با شاغول و کولیس به عیوب "دیگران" پرداخت...

اگر عملکرد "دیگران" قابل بررسی عینی است، "مابقی" هم هینطور

اگر بیت المال و حقوق مردم اهمیت دارد، این موارد هم همینطور

اگر مبارزه با فساد مهم است، فساد اینچنینی هم همینطور

فایده گرایی در اینجا تکلیف گرایی درجای دیگر، یعنی همان استاندارد دوگانه.....  

 

برای نظردهی از موزیلا استفاده شود

نظرات 9 + ارسال نظر
علی جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 04:53 ب.ظ

آقای محترم یادداشتتون اولش خیلی خوب بیان شده بود ولی شما هم مثل همفکراتون توی نتیجه گیری با این همه شواهد مدارک معکوس نتیجه می گیرید بهتر نیست یک ذره از حرفهای قشنگ اولیه تون هم توی نتیجه گیریتون تاثیر بذار
فقط آخرین نمونه درج شده در رسانه ها عذر خواهی آقای فرجی دانا براساس اسامی دروغین بود تقصیری ندارید چون به جریان فکری خاصی تععلق دارید نمیتونید عادلانه قضاوت کنید.

ضمن تشکر از حضورتان
من قضاوت نکردم گفتم اینها قابلیت ارزیابی با شاخصهای عینی را دارد، با سخنرانی های فنی و تمرین شده رفع و رجوعش نکنیم.(دقت کنید)
اما در مورد نکته ای که فرمودید اگر اسامی دروغ بود چرا کمیسیون آموزش بعد از استیضاح هیئت پنج نفره برای بررسی تشکیل داده؟؟
شما ظاهرا دوست دارید همه را غیر ازخودتون را متعلق به جریان فکری خاص معرفی کنید. از کیهان که نیامدید؟؟ مگر خودتان به جریان فکری خاصی منتسب نیستید؟؟
لطفا با اسم واقعتون نظر بدید....

علی جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 06:21 ب.ظ

این مشکل شما نیست این مشکل امروز جامعه است .
مگر الان حرفی از کیهان زده شد !
اگه ما در مورد اسممون دروغ میگیم شما اسم خوب برای ما بذارید یا اسم واقعیمون بگید مگه همه موقع نظر دادن با نام حقیقی و حقوقیشون باید نظر بدند.
و بحث رو به مشاجره نکشید . وقتی حرفی از ذهن طراوش کرد و منظر نظر قرار داده شد یعنی همه می تونن در مورد اون موضوع نظر بدند.

آفرین بر شما
جوابتان نشان از عزیمتتان داشت

علی جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 06:33 ب.ظ

من معنای عزیمت رو نمی فهمم لطفا نظرتون واضح بیان کنید.
این آفرین طعنه است؟

علی جمعه 7 شهریور 1393 ساعت 08:34 ب.ظ

آقای محترم بنده هنوز جوابم رو نگرفتم عزیمتتان کنایه از چیست؟
(من برای جواب شما این معانی را یافتم
# آهنگ‌کردن, دل‌نهادن‌برامری, اراده, قصد, آهنگ, ثبات‌وپایداری‌درکاری‌که‌اراده‌شده
# 1 - ( مصدر ) آهنگ چیزی کردن اراده کردن دل نهادن به چیزی . 2 - ( اسم ) قصد تصمیم . توضیح آنچه که بعد از تصور غرض و هدف معین ودر پایان تامل - یعنی معارضه دلایل موافق و مخالف آن هدف و عرض - صورت می پذیرد عزم یا تصمیم نامیده می شود . یا به عزم . به منظور به قصد : به عزم دیدار دوست خود حرکت کرد . یا جزم کردن عزم . تصمیم قطعی گرفتن . 3 - ثبات در امری پایداری . 4 - عزم قوه ای نسبت به یک نقطه از شدت این قوه در مسافتی مستقیم که طبق آن قوه اعمال می شودحاصل می گردد گشتاور .)
لطفا روشن صحبت نمایید اگر برای خوانندگان وبلاگتان احترام قائلید.
جواب من یک جملات روشن بود ولی آیا پس حرف شما تحقیر و توهین نهفته است؟

mohammad سه‌شنبه 18 شهریور 1393 ساعت 01:20 ب.ظ

آقای علی آقا چه جریان فکری خاصی؟
شما هم واضح بگویید!
شما فکر میکنید حرفهایی که به نظر شما قشنگ و زیبا هستند از کجا نشات میگیره؟
از همین نتیجه هایی که به نظر شما معکوس است.
چرا دنبال چسباندن افراد به جبهه ای خاص یا جریان فکردی متفاوت، هستید؟!
یکی از نکات مثبت این نوشته،بیان نا عدالتی است.عدالتی که در مواقعی شاید صلاح نباشد از آن استفاده کرد
مصداق ها بسیاااار کم بود،بسیار واضح و عینی بود.
برای مثال زدن و نتیجه گرفتن در این کشور،بسیار مورد وجود دارد که شما احتمالا فقط دنبال حرف های قشنگ و چسباندن افراد به جناحی خاص هستید!

علی( بهتر بگم یک شخص ) سه‌شنبه 18 شهریور 1393 ساعت 10:16 ب.ظ

برای این که همه ما یاد گرفتیم طبق سلیقه مون بدون اینکه از راست و دروغ مساله اطلاع داشته باشیم از مساله ای دفاع یا رد کنیم .
یادمون رفته،افرادی هستند در هر دو جناح با پولهایی که به دنیای رسانه می رزند نظر های مورد نظر خودشون به جامعه تزریق می کنند بعد از چند سال وقتی پشت پرده معلوم می شود باز هم نمی خوایم حقیقت بفهمیم
راه راست حقانیت گم شده
حزب بازی و بدست اوردن قدرت به هر قیمتی در هردو جناح ضررهایی بر پیکر جامعه فرود میار به هیچ عنوان قابل جبران نیست. من در مصداقهایی که عنوان شده بود ایراد وارد کردم معلوم بود نویسنده یک طرفه مصداق آورده بود که ان قلت هایی به آن وارد است. دیگه نمی خوام این بحث ادامه بدم من از این که مطالعات و تحقیقاتمون یک طرفه است.نظرات ذهنیمون یک طرفه است. باید تامل بیشتر کنیم.
مثلا نویسنده این وبلاگ با صراحت تمام میگه شما از کیهان اومدید. مگه همه روزنامه کیهان بد یا در ذهن شما این طور کیهان مساوی با بد این نوع طرز فکر نا زیباست . مطمئنا کیهان هم محسناتی دار که بقیه روزنامه ها ندار و گاهی به آن نقدهایی هم وارد است همانطور که در جناح مقابل یک روز نامه دارای مزایای خوب و بد است این ذهنیت کاملا تباینی مناسب اهل فکر نیست . این که کاملا به موجودیت و معدومیت مطلق قائل باشیم این تعطیلی ذهن است. به عنوان نمونه ما الان کارهای خوب وزیر اقتصاد رو نبینیم یا خدمات پزشکی رو نادیده بگیریم . این بی انصافی است و الان کاملا به این نتیجه رسیدم اون وقت که من در حال خواب خوشم کسی زحمتی بکشد ومن زحمت اون شخص نادیده بگیرم وبه راحتی کارش رو تکفیر کنم پناه میبرم به خدا چون باید فردای قیامت پاسخ گو باشم . امیدوارم آزاد اندیش باشیم.

حامد چهارشنبه 19 شهریور 1393 ساعت 01:29 ق.ظ

واقعا جالبه که ضعف، باعث یادگیری -یادآوری؟- مفاهیم بلند میشه:) تا دیروز فقط حرف اقتدار میزدن! از موضع بالا با همه حرف می زدن! هر اشتباهی رو عادی جلوه می دادن. امروز که پاشون به دادگاه ها و محاکم باز شده، امروز که اراده مردم غالب شده، حرف از تقوا، عدالت در گفتار، مشغول به کارهای فعلی شدن، نظر منتقد رو شنیدن و ... شده نقل محافلشون. زمین خوردید آقایان. درد را اگر کتمان می کنید، سر زانوهای خاکیتان را بتکانید اقلا!

تا دیروز مسائل اصلی با مسائل فرعی خلط نمی شد!
ولی امروز حرف یکی از مشاوران یکی از معاونین وزرا (یعنی مشاور معاون وزیر!) میشود مسئله دولت و کشور....
این هم لابد منطق کیهان نبوده اصلا

سروش دوشنبه 24 شهریور 1393 ساعت 09:42 ق.ظ

سلام
بد بدعتی می نهند آنانکه از جستجوگران توبه می طلبند و مرغ خرد را در قفس فقه می نهند و آهوی اندیشه را از گرگ تکفیر می ترسانند و تحقیق را به تفسیق می آلایند و مقلدان را از محققان برتر می نشانند و طوطیان را از زنبوران عزیزتر می دارند و دین را دستمایه خصومت و خشونت می کنند و بجای عسل ، سرکه می فروشند.

علیرضا سه‌شنبه 1 مهر 1393 ساعت 02:16 ق.ظ

نمیخواستم نظر بدم

ولی واقعا برام جای تعجبه که انقدر با خشم و تندی صحبت کردن یعنی چی!؟
متنی که خوندید اول و آخرش هردو یک حرف رو میزنن
منتهی یکی در حوزه ی نظری و اثبات غلط بودن استاندارد دوگانه یا چند گانه است و دیگری در حوزه ی واقعیت و مثال هایی عینی!

کی نگاه صفر و یکی دست کم از عرصه ی سیاست ما پایانی داشته باشه خدا میدونه..

البته در زندگی روز مره هم گاها این استاندارد ها وجود داره و گاهی در موضوعی دیگران رو توبیخ میکنیم و در همون موضوع خودمون بهش عمل میکنیم!
و اونطور که به نظر میاد این ناشی از عدم تعقل قبل از انجام هر امریه.. که خیلی رنج میبریم از این ناحیه!

ممنون از حضورت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد