هوالبصیر
چند روز پیش رئیس محترم قوه قضائیه، آیت الله آملی لاریجانی در نقد نقض حقوق زنان مسلمان در اروپا سخنی گفتند به این مضمون که اروپاییها حجاب بر سر دختران معصوم مسلمان در دانشگاه ها را بر نمی تابند و به زور آنها را مجبور به نقض حجاب می کنند. البته اگر اروپائیها بهانه بیاورند که مثلا ارزشهای حاکم بر کشور ما به این است که کسی در دانشگاه ها حجاب نداشته باشد. یا اینکه قوانین ما ایجاب می کند که حجاب نباشد و یا بگویند حجاب در دانشگاه ها مسائل امنیتی دارد و ... چه جوابی باید به آنها بدهیم؟
پاسخهای که به ذهن می رسد اینها است:
۱- ارزشهای اجباری اساسا فاقد ملاک ارزشمندی اند.
۲- قوانین نباید حقوق اقلیت در امور دینی و غیر دینی را نادیده بگیرد.
۳- حفظ مسائل امنیتی با وجود حجاب امکان پذیر است.
اگر این پاسخها را بپذیریم سوال دیگری پدید می آید:
آیا این پاسخ ها مطلق اند؟ یعنی آیا این پاسخها غیر مشروطند و در هیچ شرایط و اوضاع و احوالی و در هیچ کشوری نباید نقض شوند؟
اگر آری : پس ملاکهایی برای افعال اخلاقی و حقوقی وجود دارند که تراز جهانی دارند و همه موظفند به آن پایبند باشند.
اگر خیر : یعنی عواملی وجود دارند که تحت شرایطی، مجوز نقض برخی از موارد سه گانه بالا را می دهد. در این صورت می توان از آن عوامل پرسید که آنها کدامند؟ و چگونه می توانند نقض کننده موارد بالا باشند؟ آیا خود آن عوامل غیر مشروطند؟ شناسایی آن عوامل چگونه ممکن است؟ چه کشورهایی مجوز نقض آنها را دارند و چه کشورهایی ندارند؟ و چرا؟
پاسخ اینه چون اسلام حقه بنابراین ارزش های دیگه ای مورد پذیرش نیست و کل جهان باید طوری که ما فکر میکنیم عمل کنند..
در این شکی نیست که اسلام دینی کامله و حقه..
ولی با همین استدلال آیا میتونیم اجازه بدیم اقلیت های دینی بدون حجاب (طبق ارزش های ساخته و پرداخته شده در ذهنشون و عدم قبول حجاب ) به دانشگاه های اسلامی(!) ما وارد بشوند و از حقشون استفاده کنند؟!
چون تخصصی ندارم در بحث فقه ای در مورد حجاب بحثی نمیکنم که مسلمان های اونجا چه وظیفه ای دارند
ولی امام خمینی وقتی در ترکیه بودند به دلیل قوانین ترکیه که عمامه گذاشتن غیر قانونی بود ، عمامه نمیذاشتن و میگفتن بنده وقتی در کشوری زندگی میکنم باید به قوانین اون کشور پایبند باشم!
ممنونم از حضورت
پاسخ اولت جالب بود که نیاز به واکاوی بسیار دارد.