یا مقلب القلوب
سال نو مبارک، بهار مبارک...
در بهار شاید بوی خدا بیشتر به مشام برسد!
در بهار انگار خدا می خواهد خودش را به نمایش بگذارد!
ای خدای عزیز، ای خدایی که از همه ما هوشمندتری! همانطور که در بهار، طبیعت را زیبا می گردانی..
روح ما، شکل ما، قلب ما را نیز زیبا کن، همچون زکریاء زنده دل، همچون اصغر زارعی، همچون...
و به وقت و عمر و کار ما برکت عنایت کن.
سال نو را به همه دوستان و همه عزیزانی که در مطالعه و مناظره وبلاگ مشارکت داشتند، صمیمانه تبریک عرض می کنم. امیدوارم سالی پر برکت داشته باشید که از برکت نباید غفلت نمود...
اما بعد؛ با تحویل سال، حقیقت جو نیز یک ساله می شود. تشخیص اینکه این تارنما چقدر توانسته در فضای مجازی موفق باشد با مخاطبان فهیم این وبلاگ است و الا طبق قاعده "هیچ ماستبندی ...." یا بدلیل "حب ذات" بنده نیز تمایل دارم به این فعالیت نمره قبولی بدهم... امتیاز دهی واقعی بر عهده شما(حتی شما دوست عزیز!).
و اما راه پیش رو...
در مورد آینده نیز باید عرض کنم که خیلی مشتاقم چند وبلاگ اقماری دیگر در کنار این وبلاگ ایجاد شود و کم کم مباحث به سمت تخصصی شدن پیش برود و البته منتظر ورود جدی دوستان دیگر نیز هستم. برخی از دوستان حوزوی و دانشگاهی قبلا نیز پیشنهاد تخصصی شدن را مطرح کرده بودند و بنده نیز حواله به آینده دادم؛ امید دارم بزودی وقت و حوصله افزون نصیب شود، تا این هدف محقق گردد. از همه اندیشوران جوان حوزوی و دانشگاهی و همه مخاطبان عزیز تقاضا دارم، چنانچه نقد و نظری نسبت به گذشته و راه آینده دارند مطرح نمایند و اگر درد فعالیت فرهنگی مجازی! در خود احساس میکنند اعلام کنند.
حول حالنا الی احسن الحال....
یا مجیر
سلام آقای کریمی امیدوارم قلبتون همیشه مثل بهار شاداب و پر طراوت باشه تولد فرزند مجازیتون هم مبارک باشه !
من به نمایندگی از دوستان وظیفه خودم میدونم از زحمات شما در این مدت قدر دانی کنم من از نزدیک شاهد اشتیاق و اهتمام شما در این کار پسندیده بودم که بخش عمده ای از وقت و احساس گرانبهایتان را صرف این کار خیر کردید خود من تعجب میکردم از اینکه پس از گذاشتن نظر خیلی سریع پاسخ میدادید و این خود نشانه ای کوچک از عشق شما به خداست ...
اینکه این وبلاگ چقدر در فضای مجازی دیده شده و مورد توجه قرار گرفته برای من مهم نیست تلاش و کوشش شما مهم است که من به اون 19/99 میدم (البته اگر مرا قابل نمره دادن بدانید )
در مورد آینده هم بر خدا توکل میکنیم تا مثل قبل راه رو نشانمان دهد ...
اما یک انتقاد نسبت به بقیه دوستان حوزوی داشتم شما همتون به لحاظ شرعی و عرفی و فرهنگی و اجتماعی بر حسب شرایط تحصیلتون و امکاناتی که در اختیارتون قرار میدهند و خودتون بهتر میدونید چی میگم باید به جامعه یه فیدبک بدهید شما در اونجا طریقه بحث و اظهار نظر کردن رو بهتر از بقیه اقشار جامعه می آموزید فقط نمیدانم که چرا از این توانایی ها استفاده نمی کنید.
سلام آقا مهدی لطف داری شما
ممنونم
در مورد دوستان حوزوی هم باید بگم مباحثه کردن با نوشتن متفاوته
برخی ها مهارت مباحثه را دارند ولی مهارت نوشتن را نیاموخته اند
لذا مشکل مذکور می تواند ناشی از این باشد
در هر صورت ممنونم
ولی این رو هم بگم که متاسفانه من وقت عمده ام را صرف این کار نکردم ولی اشتیاق زیاد داشتم که توفیق الهی بوده و از این جهت کلام شما درست است
اگر روزی استقبال مجازی سه برابر یا دوبرابر اکنون بشود طبیعتا اشتیاق و وقت کار ما هم دو برابر خواهد شد طبق قاعده «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد»
ولی تا همینجا هم دوستانی مثل شما و برخی دوستان حوزوی توجه شایسته ای داشته اند حتی برخی از دوستان حوزوی مطالعه می کنند و نظرات را در حوزه به بنده اعلام می کنند
برخی از دوستان دانشجو نیز از طریق پیامک نظرشان را اعلام می کنند
و من از شما و همه آن عزیزان قدردانی می کنم
بهاری باشید...
مناظره ی منبر و دار ، شعری از اُستاد شهریار
منبر از پشت شیشه ی مسجد
چشمش اُفتاد و دید چوبه ی دار
عصبی گشت و غیضی و غضبی
بانگ بر زد که ای خیانت کار
تو هم از اهل بیت ما بودی
سخت وحشی شدی و وحشت بار
نرده ی کعبه حرمتش کم بود؟
که شُدی دار شحنه، شرم بدار
ما سرو کارمان به صلح و صلاح
تو به جُرم و جنایتت سر و کار
دار، بعد از سلام و عرض ادب
وز گناه نکرده استغفار
گفت ما نیز خادم شرعیم
صورت اخیار گیر، یا اشرار
تو قلم می زنی و ما شمشیر
غِلظت از ما قضاوت از سرکار
تا نه فتوی دهند منبر و میز
دار کی می شود سر و سر دار
هر کجا پند و بند درماندند
نوبتِ دار می رسد ناچار
منبری را که گیر و دارش نیست
همه از دور و بر کنند فرار
باز منبر فرو نمی آمد
همچنان بر خر ِ ستیزه سوار
عاقبت دار هم ز جا در رفت
رو به دَر تا که بشنود دیوار
گفت اگر منبر تو منبر بود
کار مردم نمی کشید به دار
سلام رفیق قدیمی عزیز حاج کربلایی.....
سال نو مبارک
رحمت خدا بر شهریار شاعر پرخیال و پر سواد
دیشب سعدی می خواندم...
اگر چه کلام موزون شهریار حکمتی است از جهتی لیکن کلام سعدی نیز حکمتی است از جهتی دیگر:
« ..... دیدم که نصیحت نمی پذیرد و دم گرم من در آهن سرد او اثر نمی کند؛ ترک مناصحت گرفتم و روی از مصاحبت بگردانیدم و قول حکماء کار بستم که گفته اند: بلغ ماعلیک و ان لم یقبلو ما علیک
{ برسان آنجه بر عهده توست اگر قبول نکردند چیزی بر عهده نداری}
گرچه دانی که نشنوند بگوی هر چه دانی زنیک خواهی و پند
زود باشد که خیره سر بینی به دو پای اوفتاده اندر بند
دست بر دست میزند که دریغ نشنیدم حدیث دانشمند! ....»
گلستان؛باب هفتم؛حکایت پنجم.
سلام سال نو مبارک
وبلاگ بنده ی حقیر و مزین کردید
بابت عدم لینک مشکلات فنی عامل بود (تغییر قالب) در هر صورت وبلاگ ارزشی و پر محتواتون جز لینک های وبلاگ ما خواهد بود
در مورد مطلب هم ممنون از نظرتون
بضاعت ما همین قدر ه و به اندازه ی ایجاد یه سوال کوچک و یک جواب معمولی و ملموس
در مورد نماینده ی قم هم باید بگم
من بیخیال شدم ولی اونا بیخیال نشدن و اختار کتبی میدن
علیرضا جان و ببوس
التماس دعا
یاعلی
در ضمن شما هم اگه به کلاس وبلاگتون بر نمیخوره ما رو به لینک
سلام آقای شهید قلب
پس که اینطور شما بیخیال شدی ولی اونها بیخیال نشدن! جالب بود
لطف کردی
چشم من کلا کمی در لینکینگ!! غیر فعالم
متشکرم آقای علیرضا!
سلام.
ممنون از مطالب زیباتون.
مطالبتون اگر یکم بیطرفانه باشد خیلی خوب میشود.
منظورم از بیطرفی این هستش که دنبال حقیقت باشیم نه دنبال اثبات دین یا مکتب و...
عاشق بمانید.
سال نو مبارک.
سلام و تشکر
اگر اهل دقت باشید حتما اذعان می کنید که
اثبات صحیح دین عین حقیقت جویی است
یا حق
سلام.
تولد یک سالگی حقیقت جو مبارک.
درین سایت بحث های اجتماعی و فلسفی و بسیار ظریف
و لطیف زیبایی صورت گرفت که امیدوارم این بحث های خوب ادامه داشته باشه مانند بحث سلام.
ممنون.
سال نو مبارک.
سلام و تشکر
خوب بود اسمتون رو درج می کردید
در هر صورت به دعای شما دوستان مخفی!
ما نیز امیدوار به ادامه حرکـــــــــــــــــــــتیم
سلام چه جالب!
تولد یکسالگی وب ما هم حواشی عیده!
سال نو مبارک مبارک
سلام
سال نو شما هم مبارک
متشکر
سلام
بله این کارا زحمت داره
زحمتشم شما داری میکشی
من که از شما متشکرم
برخی از دوستان ..... شاید....!!!
سلام و تشکر
متوجه نشدم برخی دوستان چی؟!
درود
اگه ممکنه درباره فیلم های تازه اکران شده و حواشی آن مطلبی روی وبلاگ وزینتان قرار دهید.بحث جذاب و داغی است.
سپاس
سلام احمدی عزیز
نمی دونم به این بحثها ورود کنیم خوب باشه یانه
حالا شاید مطلبی زدم تا بهونه بحث باشه
فعلا ذهنم رو افاضات این آقای عقل کل حسن عباسی مشغول کرده