حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

مناظره آقای الف با آقای ب؛ درباره عید نوروز

 بنام حق 

 الف: بعضی ها معتقدند این عید(نوروز)، عید اسلامی نیست؛ بزرگداشتش هم چندان مورد توجه قرار نگرفته.

ب: مگر روایت معلی بن خنیس از امام صادق علیه السلام را نشنیدی که حضرت می فرماید: "چون نوروز شد غسل کن و بهترین جامه هایت را بپوش و..."

الف: بر فرض صحت استناد روایت و بر فرض قبول معلی بن خنیس به عنوان یک شخص مورد اعتماد، دلالت روایت نمی تواند این عید را اسلامی کند؛ زیرا نوروز در روایت می تواند روزی غیر از اول فروردین را شامل شود..

ب: اگر نخواهیم با استناد به تک روایت این عید را اسلامی معرفی کنیم، لااقل می توانیم بگوییم این عید ضد اسلامی نیست و چیزی که مغایر اهداف اسلام نیست بلکه همسو با اهداف دین باشد، اگر مستحب نباشد لااقل می تواند مباح و مطلوب باشد؛ خصوصا اینکه عناوین دیگری که در شرع مقدس بعضا واجب است، مثل صله رحم، عیادت، آشتی و .. را ذاتا بهمراه داشته باشد. ضمن اینکه کجا اسلام به عنوان یک برنامه خود را در تعارض با تمام فرهنگها قرار داده، اساسا همینکه می خواهید اسلام را در تعارض با دیگر فرهنگها قرار دهید راه درستی نرفته اید..

الف: اسلام خودش یک فرهنگ است و دو فرهنگ در یک اقلیم نگنجد...

ب: برادر تند نرو اسلام یک برنامه است، البته برنامه فرهنگ ساز؛ ولی شما و امثال شما ابتدا باید این برنامه و شریعت را در بین ایرانیان جا بیاندازید بعد خودش فرهنگ سازی خودش را دنبال می­کند، نه اینکه بخواهید فرهنگ را در مقابل فرهنگ قرار دهید... بنظرم اسلام می تواند موارد بسیار زیادی از فرهنگ ایرانی را در خود هضم کند، موارد همسو کم نیست...

الف: من تند نمیرم شما دارید کند حرکت می کنید، شما می خواهید یک فرهنگ التقاطی از اسلام و ایرانیت بسازید، نتیجه اش هرچه باشد اسلام ناب نیست!

ب: این نوع سخن شما هم خود شاهد خوبی است که دارید تند میروید. حالا کاری با تندی و کندی شما ندارم، ولی اینرا بدانید اسلام از زمان تاسیسش بنیان افکن فرهنگها و آداب و رسوم دیگر نبود، بلکه مهر تایید به خیلی از فرهنگها و روشها زد. اسلام ذاتا در برابر فرهنگ بت پرستی و ظلم ایستاد نه چیز دیگر. در روایتی می خواندم بعد از قدرت گرفتن رسول خدا، حضرت افرادی را برای اخذ زکات و امر به نماز به قبایل مختلف می فرستادند و این مطلب را به مبلغین تاکید می کردند که وقتی به آن قبایل رسیدید بگویید اسلام می گوید نماز و زکات، غیر از این دو مورد مبادا از آنچه دوست دارند منعشان کنید! اگر جنابعالی دقت کنید این روش موید حرف ماست که رسول خدا رسوخ در فرهنگهای دیگر را از موارد مهم و پذیرفتنی شروع می کردند بعد کم کم روح توحید در دیگر آداب و رسوم خود را نشان می داد. این کند روی نیست برادر، فرهنگ التقاطی هم نیست. ضمن اینکه عید نوروز مشروعیتش را می تواند از شرایع گذشته گرفته باشد...

الف: اتفاقا شرایع گذشته که همگی با وجود اسلام نسخ شده اند..

ب: این یک بحث اختلافی است، شما از کجا می گویید که اسلام همه شرایع گذشته آنهم تمام برنامه هایشان را نسخ کرده است؟ فی المثل شیخ انصاری در این مطلب مناقشه کرده است..

الف: من بر مبنای قوم حرف زدم.

ب: مبنای قوم مورد مناقشه است.

الف: در نهایت شما می خواهید بگویید عید نوروز اسلامی است؟!

ب: به هیچ وجه، ولی مدعی ام غیر اسلامی هم نیست در این عید خیلی از آداب اخلاقی، اسلامی و انسانی زنده می شود!

الف: و البته آداب آتش پرستی و نحوست سیزده..

ب: خب هنر من و شما باید این باشد که این فکر غلط را با تقویت دیگر آداب تضعیف کنیم. تا بحث دیگر فعلا خدا حافظ.

الف: خدا حافظ شما، قضاوت با بینندگان و خوانندگان محترم. ؟

نظرات 3 + ارسال نظر
شهاب الدین چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 01:35 ب.ظ

با عرض سلام خدمت شما و همه دوستان عزیز ! عید همتون مبارک انشاء الله !
۱ ـ به چه دلیل آقای الف مدعی شده اند که ممکن است نوروز در آن روایت معنایی غیر از اول فروردین داشته باشد ؟ مگر نوروز اصطلاح دیگری نیز داشته است ؟ مضافا بر آنکه اگر اطلاق آن را بپذیریم یقینا انصراف به اول فروردین دارد . چون در یکی از روایاتی که از معلی نقل شده ( کلا سه روایت از طریق او در مورد نوروز وارد شده ) حضرت با حالت تاسف به او فرموده اند : ایرانیان این روز را گرامی داشته اند ولی شما اعراب آن را ضایع ساختید ! بنا بر این آیا میتوان گفت مراد از نوروز چیزی غیر از اول فروردین است ؟
بله ! میتوان به روایت از لحاظ سندی ایراد گرفت چون شخص معلی بن خنیس از دید علماء رجال مورد اعتماد نیست لذا تکیه به این روایت آسان نخواهد بود . مطلب دیگر اینکه با روایات متعارض چه کنیم ؟ مثل این روایت :
مناقب شهر آشوب: روایت شده است که، منصور از حضرت امام موسى بن جعفر علیه السّلام تقاضا کرد: روز عید نوروز جهت تبریک [با وى‏] بنشینند و هر چه مى‏آورند بگیرند. حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: من اخبار را که از جدم رسول اللَّه رسیده است بررسى کرده‏ام و در رابطه با این عید خبرى نیافتم، این عید از آیین ایرانیان است و اسلام آن را از بین برده است و پناه مى‏بریم به خدا که آنچه را اسلام محو کرده است زنده کنیم، منصور گفت: این کار را جهت تدبیر لشکریان انجام مى‏دهیم تو را به خداى بزرگ سوگند مى‏دهم بنشینى و حضرت نشست... ( تا اینجا حرف الف موجه است )
۲ ـ مویدی که جناب ب برای حرف خویش آورده سست به نظر می رسد زیرا در صدر اسلام اصلا بنای اسلام بر سخت گیری و فشار آوردن نبوده و احکام بصورت تدریجی نازل و بیان میشده است ( فی المثل به روند تشریع حرمت شراب دقت شود ) و لذا حضرت فقط ر اوایل فرمودند : قولوا لا اله الا الله تفلحوا ) ...
۳ـ آیا واقعا اسلام فقط در برابر ظلم و بت پرستی ایستاده یا در برابر آداب و سنن انحرافی نیز مو ضع گیری کرده است ؟ لیستی از انحرافات و خرافه پرستی های مشرکان که اسلام با آن به شدت مبارزه کرده در کتب تاریخی موجود است ...
۴ـ به هر حال اگر روایت حضرت موسی بن جعفر حمل بر تقیه شود ( غیر از این روایت ما ردع صریح دیگری در مورد نوروز نداریم ) و روایات معلی ( ۳ روایت ) پذیرفته شود ( با توجه به اینکه ضعف سند لزوما به معنای عدم صدور روایت نیست ) و از گناه و معصیت نیز پرهیز گردد و آن آداب اسلامی واقعا در این ایام احیا گردد میتوان بر عید نوروز مهر تایید زد و در سایه آن دلها را به هم نزدیک کرد و باعث انس و الفت شد و این است طریق اولو الالباب ( خردمندان ) و الله اعلم ...
هدیّه‏اى براى امیرالمؤمنین علیه السّلام آوردند در روز نوروز، فرمود: این چیست؟ عرض کردند: یا امیرالمؤمنین امروز نوروز است، فرمود: هر روز را براى ما نوروز بسازید. و روایت کرده‏اند که آن حضرت علیه السّلام فرمود: نوروز ما هر روز است.
نوروزتان پیروز هر روزتان نوروز ...




باسلام و ضمن تبریک سال نو
آقای شهاب الدین خوش آمدید

مطالبتون جالب بود
نکته ای که درباره الف گفتید: نوروز را طبق استعمال روایات می توان اعم از اول فروردین گرفت (البته بحث انصراف شما علی المبنا قابل تامل است.) ضمن اینکه در گذشته نوروز طبق گزارش آقای جعفریان(در یکی از مقالات کتاب مقالات تاریخی احتمالا جلد ۶) اول فروردین نبوده و مانند ماههای قمری در گردش بوده است و بعدها در اول فروردین متعین شده است...

در مورد ب نیز: اساسا همین نزول تدریجی قرآن و شریعت اسلامی خود گواه نحوه برخورد انبیاء با فرهنگهای گذشته است.. علاوه بر اینکه ما احکام(معاملات) امضایی خیلی زیادی داریم که تاسیسی ها اینطور نیستند و نیز روح اسلام به گواه آیات متعدد در مقابل شرک و بت پرستی و نیز ظلم ایستاده است.

ولی در کل بنای بنده این است که نظرم در این مناظره معطوف به الف یا ب نباشد تا ببینیم... البته قبول می کنم که ادله طرفین می توان قوی تر از اینها باشد دوستان می توانند نظر خود را تقویت کنند
متشکرم از حضورتان

شهاب الدین دوشنبه 5 فروردین 1392 ساعت 10:50 ق.ظ

با عرض سلام و تسلیت به مناسبت شهادت سیدة نساء العالمین حضرت زهرای اطهر ( سلام الله علیها )
البته یقینا فرق میکند که شما بخواهید یک فرهنگی را تایید کنید یا بخواهید تدریجا از آن منع کنید و کاری که اسلام عزیز انجام داده دومی است نه اولی بعبارت دیگر آن زمانی که اسلام در مورد یک مسئله ای اظهار نظر نمیکند ( در همان صدر ) بخاطر یک مصلحتی آن را مسکوت گذاشته تا در زمان مناسب از آن منع گردد و در این فاصله زمانی بین مسکوت گذاشتن تا منع کردن به این معنا نیست که آن را تایید فرموده ...
احکام معاملات نیز از بحث خارج است زیرا جزو قوانین جعلی و اعتباری است و بحث ما در مورد فرهنگ و آن نظام فکری است که بر مردم هر منطقه ای میتواند حاکم باشد ...
یا حق ...

علیرضا جمعه 16 فروردین 1392 ساعت 01:19 ب.ظ

سلام متشکرم ازتون
عید بر شما و آقا شهاب الدین مبارک
خیلی زیبا بود و به جا!
اگر این مناظره رو حالت واقعی نداشته خیلی زیبا طراحی شده گاهی احساس میکردم واقعا دونفر دارند مناظره میکنند

سلام
و تشکر آقاعلیرضا
خواهش می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد