حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

درباره هفت

هوالمصور

گفتند: برنامه هفت تیریبون آزاد جریان سکولار هنری کشور شده و باید حذف شود. 

 

گفت: پس چرا مدتها آقای ده نمکی یکی از دست­اندرکاران سابق انصار حزب الله و آقای رسایی یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس و عضو جبهه پایداری و آقای کوشکی نماینده نشریه یالثارات و آقای شمقدری معاون سیمایی وزارت ارشاد و آقای حسینی وزیر ارشاد و آقایان سجادی و خزاعی از نور چشمی­های وزارت ارشاد و نیز آقای ابوالقاسم طالبی علاقه مند به مباحث اطلاعات امنیت و کارگردان قلاده های طلا و ... همه و همه در این برنامه رفت و آمد داشته و کاملا آزادانه حرفهای خودشان را مطرح کردند و وقت کافی نیز برای ابراز نظر یافتند؟ 

 

گفتند:   ......  جوابی نگفتند!

 

شما چه جوابی دارید؟ 

 

درباره برنامه هفت و کلا برنامه های گفتگو محور از چند جهت می توان سخن گفت. شاید منظر فرهنگی سیاسی مهمترین منظری باشد که می توان به آن پرداخت. شخصا معتقدم وجود برنامه های گفتگو محور یکی از اساسی ترین نیازهای امروز فضای رسانه ای ماست؛ البته به شرط آنکه طرفهای گفتگو نماینده واقعی طیفهای مختلف  فرهنگی سیاسی جامعه باشند.  این تیپ برنامه­ها می­تواند  سد شکن خوبی برای حرفهای قانونی نگفته و بردل مانده طیفهای مختلف باشد تا زمینه را برای شفاف شدن موضوعات مختلف فراهم آورد و موجب تخلیه روانی طیفهای مختلف  گردد. 

 

بهترین ابزار برای "گره گشایی ذهنی" (راه کاری که رهبر انقلاب مطرح نمودند) برنامه های از جنس هفت است. گره گشایی ذهنی سوء برداشتها و بدگمانی ها و به تبع آن بد دلی­ها را برطرف می­کند. اگر جریان­های فرهنگی و یا سیاسی درون نظام نتوانند هیچ نوع ارتباط رسانه ای باهم برقرار کنند، طبعا روزی خواهد آمد که گفتگوی میانشان تبدیل به یک جنگ تمام عیار شود و به قول رهبر انقلاب "حالت انفجاری" پیدا کند و خود را به کف جامعه بکشاند.  گفتگو در سطح فرهنگ، شکافهای سطح سیاست را کمتر و معقول­تر می­کند، در حالیکه تک صدایی در عرصه فرهنگ آتش منازعات سیاسی را افزون­ خواهد نمود. گفتگو در سطح فرهنگ زمینه مناسبی است برای رسیدن به اشتراکات هستی شناسانه نظام و به تبع آن اشتراکات رفتاری، در حالیکه تک صدایی خانه اشتراکات را منهدم می سازد. 

 

نباید توهم نمود که آقایانی که به اندک زمانی تصمیم بر حذف و یا تغییر هویتی یک برنامه(هفت) می گیرند، الزاما نگران فرهنگ اسلامی هستند، که گاهی دوستی از سر جهلشان به حرکت فرهنگی کشور ضربه می زند. رفتارهای اینچنینی بسا از ترس متزلزل شدن مدیریتشان باشد. فی المثل به عملکر صدا و سیما در شش ماه منتهی به انتخابات بیاندیشید که رهبر انقلاب به صراحت گفتند بنده با آن روش مخالف بودم و بارها متذکر شدم!، همان روشی که التهاب آفرین بود و خام. 

 

سیاست حذفی این دوستان انقلاب! در مورد این سنخ برنامه ها، الزاما به نفع انقلاب تمام نمی شود؛ همانطور که تصمیمات قبل از انتخاباتشان به التهاب بیشتر در سطح جامعه دامن زد وکمکی به زدودن غبارها نکرد. وقتی می شود حرفهای ناگفته را با سازوکار قانونی، آنهم با محوریت انقلاب اسلامی شنید، چرا با حذف این فرصتها باعث تراکم انتظارات شویم، طوریکه بلحاظ روانی تبدیل به یک کینه بزرگ و شکافی بزرگ تر بین افراد شود؟ در اینصورت با حذف فضاهای نرم باید منتظر فضایی رادیکال تر بوده تا اندر تدبیرش بمانیم! 

 

من احساس می کنم این عملکرد صدا و سیما بخاطر ترس از موقعیت خویش است، نه از سر آینده پژوهی و آسیب شناسی صحیح انقلاب عزیز اسلامی.

نظرات 10 + ارسال نظر
ehsan شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 10:39 ب.ظ http://roozbarooz.blogsky.com

حال کردیم و لذتش بریدم

رفیق قدیمی یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 08:18 ق.ظ

سلام برادر
بنظر من دلیل این کوته فکری ها که منجر به تصمیمات لحظه ای واحساسی (از روی ترس) میشه ، همون سیاست کهنه در جذب وبکارگیری افراد با توجه به تعهد هست و نه تخصص. در این سیستم جذب ، بیشتر از اینکه تعقل وتخصص فردمهم باشه تعهد فرد مهمه!!!!!
برادر جون باید دو نسل مدیریت عوض و اصلاح!!!!! بشه
تو خود حدیث مفصل بخوان...........

سلام قبول دارم
اگر بعضی در غرب طبل تخصص را کوبیدند و تکنوکرات شدند
اینجا نیز برخی صرفا پی جوی تعهد شدند آنهم تعهدی خاص نه تعهد به حقیقت!

حامد سخویدی یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 01:29 ب.ظ

با سلام
معلوم نیست چرا بعضی آقایان هنوز در فضای امنیتی جنگ و جبهه گیر کرده اند. انقدر که هر گونه نقد و نظر مخالفی را - هرچقدر هم سازنده - منافی ثبات امنیت و سبب بهره گیری دشمن!!!!! میدانند. آخر کسی نیست بگوید دعوای یک منتقد با یک کارگردان کشکی ساز!!! که از قضا هم تیپ و مسلک آقایان به فکر امنیت !! است چه تشنجی بیشتر از اینکه هست به التهاب فضای فکری جامعه اضافه می کند؟

سلام
کشکی سازت جالب بود
منظورت همون فیلمیه که با موسیقی و اسم بازیگر پر شده؟!

[ بدون نام ] یکشنبه 31 اردیبهشت 1391 ساعت 02:39 ب.ظ

دلیل اینکه برنامه ای مثل نود می ماند و هفت رفتنی است آن است که سوالات علوم انسانی مخصوصا حوزه هنردر سینما در جامعه ما شکل درستی ندارد و فقط کافی است تماشاچی ۹۰ رو با ۷ مقایسه کنید تا ببینید که مردم ما از فقر فهم فرهنگی و علمی رنج می برند. در این میان نیز مسئولین از این مسئله حداکثر سوءاستفاده رو می برند.

یک دوست دوشنبه 1 خرداد 1391 ساعت 06:41 ب.ظ


چه سخت است از دریچه زمستان به دنیا نگریستن
برنامه پارک ملت نیز ایضا

احمدی سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 03:25 ب.ظ

با سلام و عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن ماه نورانی رجب.
تا وقتیکه کشور و امکانات و قدرت در اختیار دو نهاد سپاه و حوزه های علمیه باشد و آنان تصمیم گیران اصلی مملکت باشند.
تا وقتیکه ملاک انتخاب مسئولین، ریش و پشم و تسبیح و انگشتر عقیق و... باشد و از تخصص و فهم و درایت خبری نباشد.
تا وقتیکه در سازمان ها و ادارات و سایر مراکز، چاپلوسی و ریا و تملق و... حرف اول را بزند.
تا وقتیکه افراد برای رسیدن به منافعشان،تظاهر به دین داری میکنند و از اسلام و نماز و امام حسین و شهید و... سوء استفاده میکنند.
تا وقتیکه در منبر و رسانه ها مردم را دعوت به تقوا و زهد کنند اما روز به روز شمال شهر شیخ نشین تر شود.
.
.
.
وضع جامعه بهتر از این نخواهد بود.
اما بهتر است بدانند که سطح شعور و آگاهی مردم افزایش یافته و دیگر با زیارت عاشورا و روضه و منبرهای آتشین و امثالهم نمی توان مردم را فریب داد.
متاسفانه این طرز برخوردها که نمونه اش را در برنامه هفت دیدیم روز به روز علاقه مندان به نظام را ناامیدتر میکند و می دانید که وقتی ملتی از سیستم حاکم نا امید شوند چه خواهد شد.............
و الحمد لله رب العالمین

با سلام
ضمن تشکر از شما احمدی عزیز
فکر نکنم کشور دست حوزه علیمه باشد آقای احمدی
مشکل شما با اهل منبر حل می شه فقط؟ خیلی از همین منبرهایی که شما می گید اگر نبودند فساد جامعه رو برمیداشت


برای نقد عملکرد آقای ضرغامی و یا دیگران خوب نیست همه چیز رو زیر سوال ببریم

اساس حرکت کشور خوبه باید موارد خرابی دنبال کنیم
شما کشتی در حال حرکت رو باید تعمیر کنی
نه اینکه کشتی رو خراب کنی و از نوع بسازی در این صورت خودتم غرق می شی

ضمن اینکه بزرگانی چون علامه حسن زاده و آقا مرتضی برادر آقا مجتبی حفظهم الله و دیگران برای آب و هوای پاک مجبورند در شما شهر ساکن باشند علاوه بر اینکه وجود امثال آیت الله ضیاء آبادی در شمال شهر حامل برکات بسیار معنوی برای اهل آن دیار شده است
ساحت این بزرگواران و امثالشان از آنچه شما گفتید مبراست

سوراخ دعا گم نشه

نقد باید هدفمند هوشمندانه باشه و الا همینطوری احساسی گفتن می شه به خدا هم اعتراض کرد تعالی عن ذالک علوا کبیرا
ضمن اینکه ربط بحث زیارت عاشورا و روضه و ... به بحث را نفهمیدم
زیارت عاشورا و روضه و منبر در اکثر اوقات موجب پویایی و حرکت و اصلاح جامعه بوده بنابراین خوب نیست یه کاسه مورد هجوم قرار بگیره

بعضی ها با نقد ریش و انگشتر و ... نقطه مقابلش رو انتخاب می کنند امیدوارم شما اینطور نباشید چون با بی ریشی و انگشتر طلا هم مشکل کشور حل نمی شه ها!!

شما مسائل مختلفی را در یک بیان مطرح کردی که تک تکشان نیاز به آسیب شناسی و ... داره
توصیه می کنم در نقد، متعلق نقد را خلط نکنید

ای ماه رجب ماه زیبا ماه خدا ماه عبودیت ماه عشق خوش آمدی
یاحق
متشکرم

احمدی سه‌شنبه 2 خرداد 1391 ساعت 11:09 ب.ظ

سلام علیکم
1-مشکل بنده با منبر نیست بلکه با منبریانی است که از منبر سوء استفاده می کنند و من اصل مطلب را زیر سوال نبردم.
2-بنده اصلا منظورم این نبود که کشتی را خراب کنیم و از نو بسازیم.
3-استدلال شما درباره بحث شمال شهر بیشتر مغلطه بود(با عرض پوزش).چرا که ما با استثنائات نمی توانیم نتیجه گیری کنیم.
4-بنده به ساحت زیارت عاشورا و روضه هجوم نبردم بلکه گفتم عده ای، از این مقدسات عامدانه برای رسیدن به منافعشان سوء استفاده می کنند.
5-در مورد انگشتر و ریش نیز ایضا.
6-امیدوارم که از مباحث مطرح شده سوء برداشت نشود.
یا علی

سلام
اینکه میگید با استثناء قاعده نسازم
فکر نمی کنید خودتون مبتلا به همین مغلطه ای و با استثناء قاعده ساختی؟!
چندنفر روحانی آنچنانی که شما می گویید شمال شهر نشین شدند که شما قاعده ساختی؟!
شما هنگام نقد دقیقا باید نقطه مورد نظر را روشن کنی والا متهم به ژورنال نویسی و احساسی بودن می شی

حاج آقا مهدی دوشنبه 8 خرداد 1391 ساعت 10:48 ب.ظ

سلام آقای کریمی سیاست اصلا حال نمی ده !

سلام حاج آقا مهدی
راست میگی البته سیاست مکاری و حیله گری! نه سیاست علوی

آرش دوشنبه 8 خرداد 1391 ساعت 11:18 ب.ظ

زنده باد آزادی بیان!!!!!

آزادی بیان در چارچوب حقوق شرعی و قانونی افراد!

نزدیک پنج‌شنبه 11 خرداد 1391 ساعت 12:44 ق.ظ

جناب حقیقت جو سلام . جلوگیری از برنامه هایی که فقط سیاه نمایی می کنن و طبل خودشون رو تو حلق ملت می کوبند کاری است بسیار پسندیده و . . . تو خود روضه ی مفصل بخوان از این مجمل !
راستی ! اصغر بیچاره رو یادته !!! همونکه می گفتی نماینده ی ملت ایرانه و با جولی دست داده بود ! جدیدا یکی دیگه رو ماچ کرده از نوع . . . ! فقط کم مونده نماینده ملت دفعه ی دیگه کاری بکنه که عرب نکرده . . . ! مواظب باش ! جاده لغزندست !!!!!!!!!!!!

با سلام و تشکر جناب نزدیک
و هو اقرب الی من حبل الورید

ادعای سیاه نمایی شما یک ادعای ژورنالیه که براحتی می تونه به همه بچسبه مثلا همین برنامه بیست و سی. خواهشا کلی گویی نکنید مصداق مورد نظر رو اعلام کنید.

در مورد آقای اصغر فرهادی هم که قیاستان مع الفارق است چون هیچ ربطی به نوشته بنده ندارد شما کجای نوشته بنده را به اصغر فرهادی چسباندید؟!! خود مانع می سازید و ازش می پرید! خودتان ادعا می کنید و در مقابل ادعای خودساخته ژست پاسخ به خود می گیرید؟!

در ضمن برخی دست دادن با اجنبیه اهل کتاب را بی اشکال می دانند برادر!

لغزنده بودن جاده هم یک حرف کلی است ضمن تشکر از نصحیت شما بنده هم شما را به احتیاط دعوت می کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد