حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

افاضات عقل کل

     هو البصیر 

 

     اتفاقات این ایام که خوراک خوب خبری تحلیلی برای رسانه ها درست کرده، هر کدام جداجدا می تواند موضوع بحث قرار گیرد. مثلا از ماجرای جناب قاضی مرتضوی زرنگ و اصرار مألوف جناب آقای دکتر بر تصمیماتی که بقول خودشان حتما شش ماه کار کارشناسی پشتش صورت گرفته! تا قصه گشت ارشاد و خصوصی با بیانات فاخر نماینده یا لثارات که نمی­دانم چرا یک دفعه! این دو فیلم غیرت دینی و انقلابی این آقایان را متورم کرده و نسبت به آینده اسلام نگران، و تا داستان افاضات جناب عقل­کل کسینجر دنیای اسلام حسن عباسی در مورد فلسفه و علامه و شیخ مطهر و فیلسوف معاصر، که هر کدام انصافا وقت زیادی از بنده و جنابعالی خواهد گرفت؛ ولی شاید داغی که اظهارات بی پایه و اساس آقای عباسی به دل شخص من گذاشت بیش از مابقی بود. این آقای عباسی که یک روز به خاتمی می­گفت: گفتگوی تمدنهاتون رو اونور دنیا کف و سوت زدن... شاید هیچوقت فکر نمی­کرد روزی برسد که همین کف و سوتهای برخی دانشجویان، خودش را از حال اعتدال خارج کند و اجازه دهد پا درکفش فیلسوفان عمیق نگر و روشن منظری چون علامه طباطبایی(ره) که هیچ، نابغه ای چون صدرای شیرازی(ره) قرار دهد. عقل کلِ ما اما این بار برخلاف ادعای التقاطی که به فلسفه صدرا نسبت می­دهد، بیشتر خود گرفتار التقاط و سوء فهم و تعبیر شده است، که حتی با ابزارهای سخن­ورزی امروزین برای فریب مخاطبین عالِم ندیده نیز نمی تواند پرده بر جهل خود بیافکند،  

 

آنجا که با مقایسه فلسفه امام و ملاصدرا اوج فهم فلسفی خود را نشان داده و بی خبر از اینهمانی وجود و حضور در حکمت متعالیه بلکه مشاء و اشراق می­گوید: فلسفه امام فلسفه وجود نبود، فلسفه حضور بود!  

 

آنجا که جایگاه یک اندیشه ورز در لایه جهان بینی را به جایگاه یک استراتژیست تنزل داده و عمل استراتژیک از یک فیلسوف انتظار دارد  و خود که دقیقا در همان جایگاه قرار دارد و مدعی دکترین آنچنانی است، اندر خم طراحی مدلی کارآمد مانده و به نقد فیلم روی آورده!  

 

آنجا که خلط بین علم و ایمان کرده و ایمان امام را با علم فلسفه مقایسه می­کند! 

 

آنجا که بی توجه به مراتب علوم، انسان سازی و فرهنگ سازی توسط علوم را نادیده گرفته و از حرکت جوهری توقع بسیج توده ها برای جنگ دارد! این مثل این می­ماند که کسی بگوید استخراج نفت هیچ ربطی به حرکت ماشین ها در خیابان ندارد! همانطور که شهد گل ربطی به عسل سالار خوانسار ندارد!! 

 

آنجا که حتی سخنان رهبر انقلاب را در مورد فلسفه و شخص صدرا نادیده می­گیرد و عوام فریبانه می خواهد عملکرد افراد در ماجرای ۸۸ را به پای جریان فکری صدرایی بگذارد، اینهم نوعی کاسبی است دیگر! (ویژه برخی از آقایان دیگر!) 

 

آنجا که از عبور حضرت امام از اندیشه صدرا سخن می­گوید ولی نامه امام به گرباچف و تمجید از ملاصدرا و ابن عربی و ... را ندیده و نمی­­گوید نوآوری حضرت امام بعد از اندیشه صدرا در فلسفه چه بوده؟! 

 

آنجا که عارف و فیلسوف را یک کاسه می­کند و می­گوید ما مخلص مولوی و حافظ و ملاصدرا هستیم! برادر من می­خواستی فیلسوف را نقد کنی یا فلسفه را، یا عرفان را، یا عارف را و یا اندیشه صدرا را ؟!! 

 

آنجا که از تقریرهای متفاوت ارسطو بی­خبر است و بدون رجوع به آثار ابن سینا ماده اولی را به عنوان موضوع فلسفه به دهان ارسطو خدابیامرز می­گذارد و استقلال اندیشمندان مسلمان در فلسفه و تطورات این علم در دنیای اسلام را نادیده می­انگارد. 

 

آنجا که می گوید: خودشان می­گویند فلسفه علم نیست! آقای همه چیز بلد کدامیک از کسانی که نام بردید چنین ادعایی کرده؟ 

 

آنجا که خود می­گوید آقا حرفهای ما دو دوتا چهارتاست و خود بر یک قضیه فطری منطقی یعنی دو دوتا چهارتا اذعان می­کند و دردمندانه نمی­داند اینکار یعنی همان عقلانیت ورزی منطقی و فلسفی!!  

 

بنده نیز وقتم را برای پاسخ گویی به این آقا از دست رفته می دانم ولی چاره­ای نداشتم می­باید پاسخ این جور افراد را مثل خودشان داد، حیف است وقت گرانبهای آیت الله جوادی خرج ایشان گردد. البته دقت شود بنده حوزه تخصص و تجربه ایشان در امور راهبردی را مورد توجه قرار نداده ام فعلا. 

 

حقیقتاً جامعه آزادی داریم که امثال ایشان به راحتی می توانند اظهار نظر کنند، اما یادمان نرود که خودمان قبلا می­گفتیم اظهار نظر مشکلی ندارد ولی به شرط آنکه سازوکارش رعایت شود و از سر تخصص باشد و اظهار نظر غیر متخصص نیز حکماً برای موج سواری و عوام فریبی است..  

 

این تخصص از این طرف اما مستمسک خوبی برای آقایانی چون کوشکی شده، تا در تحلیل درستی یا نادرستی فیلم فقط مجتهدین را متخصص بدانند، البته عده­ای از مجتهدین را فقط! و البته دوفیلم خاص را فقط! راستی چه شد که یک دفعه نظر فقط برخی از مجتهدین برای اینها مهم شد؟!

نظرات 11 + ارسال نظر
یک دوست طلبه جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 11:23 ق.ظ

سلام
با نظر شما در رابطه با دو فیلم و نحوة واکنش با آن موافقم. نسبتا به محتوای دو فیلم مورد بحث هیچ نظری ندارم چون آنها را ندیده ام. ولی نحوة واکنش به آنها برایم در آور بود زیرا اگر همان چیزی که در رابطه با آنها گفته شده صادق و دقیق باشدف نهایتا فیلمهایی بدند در حالی که من فیلمهای خوبی میشناسم که از این دو فیلم بدترند ولی چون ظریف و لطیف حرف خود را زده اند کسی متعرض آنها نمی شود در حالی که تاثیر گذاری آنها بیشتر از این دو فیلم است و تازه کسی به این دو فیلم اسکار نخواهد داد ولی به آن فیلم های طریف و لطیف ...

با سلام و سپاس از حضورتان
بنده نیز با صدر کلام شما موافقم
اما اگر سینما را هنری برای نمایش خواسته های قدرت بدانید
با ذیل بحث شما نیز موافق خواهم بود
متشکر

شهاب الدین جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 02:36 ب.ظ

السلام علیکم
امیر المومنین علی علیه السلام در بیانی میفرمایند: کسی که به کارهای گوناگون پردازد,خوار شده و پیروز نمی گردد . (یکی از حکمتهای نهج البلاغه ) شاید علت اینکه آقایانی همچون عقل کل هر از گاهی چنین اشتباهاتی میکنند همین باشد که به علوم مختلف میخواهند یک ناخنکی بزنند !!
و در حدیث دیگری فرمودند ارزش هر کسی به قدر میزان تخصص و دانایی اوست و جاحظ (از دانشمندان اهل سنت ) در ذیل این حدیث حضرت میگوید (این کلام زیبا و استواری است ) و اگر فقط همین یک حدیث را داشتیم ما را کفایت میکرد ... { قسمت داخل پرانتز را مرددم که سخن جاحظ باشد }
چه اتفاقی افتاده که ایشان خودش را در حد آیت الله جوادی مد ظله میداند و حاضر است با ایشان مناظره ! کند ؟ افرادی چون همین آقای کریمی خودمان کافیند برای پاسخگویی به ایشان ...
آقای عباسی ! گویا حضرتعالی عنایتی به آیه شریفه 70 سوره احزاب ندارید که میفرماید ( یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا ) : ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و سخن استوار ( و حق ) بگویید
بهتر نبود قبل از اینکه این حرفها را رسانه ای کنید نزد یک انسان زحمت کشیده در فلسفه اسلامی میرفتید و این حرفها را با ایشان در میان میگذاشتید تا به قول آقای کریمی دچار سوء فهم نشوید , تا جهل خود به دیگران آشکار نکنید و دیگران را بر سستی رای خود آگاه نسازید ...
بوی منیت از صحبتهای شما استشمام میشود به خود بیایید !
چطور اینگونه به علمیت بزرگانی همچون حضرت علامه طباطبایی علیه الرحمة و الرضوان میتازید ؟ آیا کلمات ایشان را اساسا ادراک کرده اید که بخواهید نقد کنید ؟ علامه طباطبایی نابغه عصر بودند که علاوه بر فلسفه به کتاب و سنت احاطه تام داشتند و این احاطه در سخنان ایشان کاملا مشهود است اگر کسی تفسیر المیزان ایشان را مطالعه کند و ظرایف و لطایف آن را نیز بفهمد اذعان خواهد داشت که اگر علامه غیر از این المیزان اثر دیگری از خود به یادگار نگذاشته بودند همین برای اثبات عظمت علمی و معنوی و عرفانی ایشان کافی بود و لذا استاد شهید مطهری در مورد المیزان گفته اند اگر قدر و منزلت المیزان بخواهد در حوزه های علمیه شناخته شود باید 200 سال از کتب درسی حوزه ها قرار گیرد و علامه طهرانی نیز این سخن ایشان را تایید فرموده اند ...
فی الحال این شعر را باید برای اینگونه افراد که اینچنین جسورانه نام بزرگان را می آورند خواند :
هزار مرتبه شستن دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن کمال بی ادبیست
در مورد فیلمهای خصوصی و گشت ارشاد آقای کریمی ما متوجه نشدیم چرا شما از اعتراض آقایان ناراحت شده اید و دوست دارید به همه چیز رنگ و بوی سیاسی بدهید پیام اصلی فیلم گشت ارشاد ( به پیام های دیگرش کاری ندارم ) آیا چیزی جز تضعیف و زیر سوال بردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر بود ؟ همان فریضه ای که حضرت علی علیه السلام در موردش می فرماید :تمام کارهای نیکو و (حتی ) جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطره ای بر دریای مواج و پهناور است ... چه خوب است که از مطالعه نامه جناب استاد بهرامپور (از اساتید قرآنی کشور ) به رئیس صدا و سیما و وزیر ارشاد غافل نباشید ...
سخن آخر :
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست ؟
الهی بحق فاطمه و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها عجل لولیک الفرج ...

سلام و تشکر از شما آقا شهاب الدین
کمی از داغ دل بنده را تسکین نمودید

اما در مورد امر به معروف باید بگم من و شما احتمالا مشکل کبروی در وجوب و اهمیت نهی از منکر و ... نخواهیم داشت
مشکل اما شاید در صغری و در روش باشد
وقتی دوتا سرباز عذب را برای نهی از منکر می گذارند و خود آقایان پستو می گزینند انتظاری بیشتر از این نمی رود
وقتی یک جوان به اصطلاح عضو در بسیج(نه بسیجی خوب و عالم دیده) مسئول نهی از منکر میشود که خود مشکلات فراوان هویتی و جنسی و .. دارد اثری در امر و نهی نخواهد بود بلکه اثری عکس خواهد گذاشت که شما بهتر می دانید در این صورت وجوب امر و نهی ساقط خواهد شد
خب با این شرایطی حتما افرادی پیدا خواهند شد که از اعتبار گشت ارشاد سوء استفاده کنند دیگر!
آقا شهاب اساسا مشکل من آن چیزی نبود که شما فرمودی مشکل نوع برخورد گزینشی دوستان یالثاراتی و ... بود
یاحق...

علیرضا شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 02:33 ب.ظ http://nfographic.loxblog.com

ُسلام
ممنون از جناب کریمی بزرگوار
قبل هر چیزی باید بگویم دکتر عباسی هم برای خودشان کم شخصیتی نیستند و تا آن جا که من روی شخصیت ایشان شناخت دارم ایشون اهل تحقیق هستند و حرفی را از رو هوا نخواهد گفت و در بعضی زمینه ها حرق برای گفتن دارند..
بنده در جریان این عمل دکتر عباسی نبودم و از آن جا که در کلام آقای کریمی جز راستی و درستکاری چیزی ندیدم، پس فقط می تونم بگم متاسفم برای آقای عباسی
بنده روی ایشان و تفکراتشان تعصب خاصی داشتم ولی حال با این وضعیت، این حرف هایشان واقعا من را به درد آورد.. ایشان هر چقدر هم مقام علمیشان بالا باشد به نظر من نشستن پای حرق ها و پندهای آیت الله جوادی هم زیادیشان است چه برسد به مناظره..
واقعا که..

سلام آقاعلیرضا شما لطف دارید
ممنون از حضور و نظرت
این یادداشت شاید برای احمدآقا نیز جالب باشد
چون ایشان با آقای عباسی در زمینه استراتژی جلساتی داشته اند

افشین شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 08:31 ب.ظ

سلام ببینید آقای جوادی به تازگی چه حرفهایی زده

((اگر BBC برای شما خبر، فیلم، مناظره و ... آورد، ‌بدون تحقیق نپذیرید. این ها کارشان این است که یک بیّن الغیّ را بیّن الرشد جلوه دهند [آن چه را که نادرست بودن آن مثل روز روشن است صحیح جلوه می دهند]. اگر از سایتی، ماهواره ای روزنامه ای خبری آمد تحقیق کنید.))

خوب البته تحقیق درباره سخنی که می شنویم همیشه واجب است و به این که چه کسی آن را گفته ربطی ندارد.

وی ادامه داد: ((در شرایط کنونی می بینید که جریان قوم لوط را با فرهنگ سازی ترویج می کنند. اول می گویند این خواسته و فطرت بشر است. یک مؤسسه رسمی در این کشورهای اروپایی است که عده‌ای از مهندسین در آن ثبت نام کرده بودند و به صراحت روی آن نوشته بودند که شما ما را درک نمی کنید! همین قوم لوط ها اول فرهنگ سازی می کنند،‌ بعد می گویند فلان حیوان این کار را کرده، ‌انسان ها این کار را می کنند و شما ما را درک نمی کنید! این همان حرف قوم لوط است.))

وحالا به استدلال ایشان توجه کنید

وی افزود: ((قصه‌ای را از مرحوم بوعلی نقل کردند که چشم برخی از حیوانات را بستند که با محارمشان جمع شوند. وقتی این حیوان چشم باز کرد آن قدر خود را به زمین زد تا هلاک شد. حیوانات هم این کار را نمی کنند. البته ممکن است همان طور که انسان ها را در اثر بد آموزی بیراهه ببرند، ممکن است چند حیوان دست آموز را هم به بیراهه ببرند ...))

فقط میگویم که برای ایشان متاسفم بهتره ایشون رو زیاد گنده جلوه ندهیم

(بخش فرهنگی الف، 31 فروردین 91 کد مطلب: 151316)

با سلام و تشکر
کسانی که بنده را می شناسند احتمالا اذعان می کنند که در قبول و یا رد افراد سیاه مطلق و یا سفید مطلقی نیستم برخلاف برخی دیگر که کلا غیر از صفر و یک عددی را نمی شناسند مثل برخی از این به اصطلاح سیاسیون!

ولی
اولا آنچه از آقای جوادی فرمودید از سایت الف کامل نیست

ثانیا با این حال خیلی واضح است که ایشان این عبارت را برای تایید آورده است از نظر شما اشکالی در این کار وجود داره؟

ثالثا می دانید در برخی از روایات آمده است که مثلا برخی از صفات را از برخی حیوانات یاد بگیرید و از برخی صفات دیگرشان دوری بجویید
مثلا از کلاغ نحوه جفت گیری را بیاموزید
احتمالا اطلاع داشته باشید که گفته شده کسی جفت گیری کلاغ را ندیده و از این جهت کلاغ ها با حیا هستند و...

چه اشکالی دارد که این نقل که فرمودید از بوعلی است بررسی علمی تجربی شود که آیا حیوانات با هم خونهای خود جمع می شوند یا نه؟

با این حال اگر اثبات شده باشد وقتی حیوانات از چنین کاری دست می شویند و استنکار دارند حساب انسانها جای خود
ولی باز هم می گویم بنده غیر معصوم را سفید مطلق نمی بینم
و از بزرگ کردن توهم آمیز افراد بیزارم
اما از عوام فریبی و زبانبازی هم بسیار تنفر دارم
تشکر از حضورتان

افشین دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

با سلام و تشکر

من آنچه از شما انتظار داشتم بشنوم را شنیدم و قصد ادامه بحث رو نداشتم ولی شما سوالاتی را مطرح کردید که بر خود لازم دیدم که پاسخ دهم .

ابتدا برای تذکر به دوستان دیگر دو آیه از قرآن عزیز را بیان میکنم از سوره توبه

اِتّخذوا اَحبارهُم و رُهبانهُم ارباباً من دون الله

یا ایها الذین امنوا انما المشرکون نجسٌ

ابتدا خوشحالم که ایشان(آقای جوادی) این مسایل در مجامع علمی بین المللی و معتبر مطرح نکردن چون دیگر آبرویی برای شیعه باقی نمی ماند.

انتقاد اول : ایشان در قسمت اول بیان کردند که بدون تحقیق سخنی را نپذیرید چگونه خود ایشان افسانه ای را که توسط دیگران از بوعلی نقل شده بدون تحقیق و آزمایش پذیرفته و آنرا برای دیگران نقل کرده و انتظار دارد دیگران هم چون سخن ایشان است بپذیرند .

دوم: در مورد یادگیری از حیوانات هم من فقط جریان آموزش دفن جسد توسط کلاغ در زمان هابیل و قابیل را میدانم فکر نکنم مورد دیگری باشد بقیه ضرب المثل هستند تازه چون در آن زمان انسان دگری وجود نداشت خداوند از کلاغ استفاده کرد مگر نه انسان به عنوان اشرف مخلوقات دارای عقل است و قوه تمییز حق از باطل دارد چه لزومی دارد اخلاق را از مراتب وجودی کمتر از خودش بیاموزد اگر چنین چیزی مورد تایید خدا بود اصلا بعثت انبیا و کتاب آسمانی معنا نداشت و انسان توسط حیوانات هدایت میشد .

سوم: اگر ما اسلام را پذیرفتیم باید به همه دستورات آن عمل کنیم آیات و روایات زیادی در مورد قبح و زشتی آزار رسانیدن به حیوانات داریم چرا ما اسلام را برای خودمان گلچین میکنیم .

چهار : مشکلات روانی و جنسی دلایل متفاوتی دارند و هر انسانی که دارای بصیرت باشد همه را با یک چوب نمی راند و تر و خشک را با هم نمی سوزاند این چیز ها مربوط به حوزه روان شناسی و پزشکی میشود و فکر نکنم ربطی به تفسیر قرآن عزیز داشته باشد .

پنج: فکر نکنم شما انتظار داشتید که من تمام سایت الف رو اینجا کپی میکردم

شش: سیاست چیزی جز مکر و حیله عوام فریبی و زبانبازی نیست شما چطور در عین علاقه به سیاست از این صفات برائت میجویید؟

در پایان جمله ای زیبا از کتاب فتح خون شهید آوینی :
« علی (ع) مولود کعبه شد که ما باطن قبله را در امامت جستجو کنیم»

با آرزوی موفقیتهای روز افزون برای شما

با سلام و تشکر مجدد از شما

اولا بهره مندی از حیوانات و استفاده اخلاقی از برخی کارهایشان نه بد است نه مورد نهی واقع شده بلکه در ماجرای غراب و دفن هابیل تایید هم شده

ثانیا انسان از آن جهت که انسان است قوه تمییز حق و باطل را ندارد بلکه از آن جهت که اخلاقی و متقی است تمییز حق و باطل را خواهد داشت

ثالثا یک انسان مومن خدا جو در تمام هستی از جمله طبیعت و حیوان و انسان و کودک و پیر و تاریخ و ... بهره اخلاقی و معرفتی می برد و به هیچ جایی هم بر نمی خورد اینکه می گید آنها در مرتبه وجودی پایین ترند مغالطه در بحث است چون انسان غیر اخلاقی مساوی حیوانات بل که پست تر از آنان است!

رابعا ما از حیوانات بهره اخلاقی می بریم به دلالت و راهنمایی معصومین نه خود سر

خامسا بنده عرض کردم که سایت الف هم بریده بریده مطالب آقای جوادی را انتشار داده نه اینکه شما بریده آوردید

سادسا با این تعریفی که شما از سیاست دادید پس فعالیت کاملا سیاسی ائمه اطهار و حضرت فاطمه سلام الله علیهم اجمعین را چگونه توجیه می کنید؟!!
سیاستی که از علم و فرهنگ اشراب نشود همان چیزی است که شما تعریف کردید ولی سیاست فاطمی سیاستی است که ابتدا از دهلیز علم و ایمان و فرهنگ و عدالت عبور می کند و در صحنه سیاست تجلی می یابد، لذا می بینیم علی علیه السلام در مورد قاتلش عدالت ورزی بخرج می دهد ولی.....


یاحق

حقیقت جو سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 ساعت 04:23 ب.ظ

ضمن عرض سلام خدمت همه دوستان
و عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
توضیحی را لازم دیدم عرض کنم
برخی از دوستان از اینکه بنده در وبلاگ گفته ام که غیردینی این آقایان متورم شده و ... مع الاسف به این نتیجه رسیده اند که بنده با غیرت دینی و بروزش مشکل دارم باید اعلام کنم که بنده بروز مقطعی غیرت دینی آنهم برای فیلمی خاص آنهم بوسیله افراد خاص را زیر سوال برده ام نه مطلق غیرت ورزی را. از اینرو ممکن است شخص بنده به ایندو فیلم منتقد هم باشم
جداً اگر خیلی از فیلمها را به مجتهدین نشان دهیم آنها مجوز نمی دهند این آقایان هم بلدند کدام فیلمها را به مجتهدین نشان دهند.
بنده غیرت ورزی بعد از انکشاف حقیقت را اقتضای ذات انسان می دانم اگر انسان پروانه و حقیقت شمع باشد او پیوسته دور حقیقت خواهد چرخید اگرچه دیگران او را به تعصب ورزی نسبت دهند بنابراین صراحتا اعلام میکنم غیرت دینی وقتی صحیح است که بر مبنای حقوق افراد باشد که غیر از آن همان تحجر و مقدس مآبی است
از این طرف هم سقوط از مرزهای شرعی مذموم است

امیدوارم دوستان دقت کرده باشند
ایستادن در مقابل نقطه افراط الزاما اسمش تفریط نیست


مهدی جان سه‌شنبه 5 اردیبهشت 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

سلام

آدم وقتی میفهمه که قاتلهای حضرت زهرا هم در وجود متکی به ایشون هستند از عمق میسوزه .

شهادت رو به همه فاطمیون تسلیت میگم.

هی در زدند و خانه به حیدر نگاه کرد
آنقدر در زدند که حیدر دو بخش شد!

به یاد حضرت زهرا

ضحا جمعه 8 اردیبهشت 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://lohezoha.blogfa.com

سلام
بله شما جناب عباسی را عفو کنید
دقت نداشتند فرهیخته هایی چون شما هنوز نفس میکشند و مو را از ماست بیرون میکشند و مورد نقدشان قرار میدهند
تک تک حرکات و سکناتشان را...
دست مریزاد به نقدتان
محظوظ شدیم...

با سلام
متشکر از لطف شما
فرهیختگی صفت افرادی چون علامه طباطبایی است
بنده نقد را رحمت می دانم حتی برای ایشان
لذا راه اصلاح و منظبت صحبت کردن برای ایشان باز است
ولی آنچه از جلساتشان به گوشم رسیده
و خصوصا جوابی که ظاهرا در یکی از کلاسهایشان
داده اند غیر از این است

افشین شنبه 9 اردیبهشت 1391 ساعت 07:04 ب.ظ

سلام

من آمدم تا از مواضع خودم عقب نشینی کنم
همان طور که نباید برخی افراد را بی جهت بزرگ کرد نباید هم افراد را بیش از اندازه کوچک کنیم به هرکس به اندازه جایگاهی که در آن قرار دارد باید احترام قائل شد ولی بنده در مورد آقای جوادی زیاده روی کردم و از این جهت غذر میخوام حتی اگر مشکلی در شخصیت و گفتار و کردار فقها وجود داشته باشد چون آنها دارای قداست هستند باید مراعات حال آنها را کرد .

قداست به معنای محبوبیت همراه با احترام شدید است . انسان به علت کمال خاصی که در شخصیتی سراغ دارد ، به او احترام خاصی می گذارد روح دین را همین قداست تشکیل می دهد، به طوری که تمام ادیان اللهی بر احترام گذاردن خاص به خداوند و هر چه و هر کس که به او منسوب است تاکید می ورزد ، حتی مذاهب انحرافی نیز برای بت و خدایان قداست قائلند.

اولین مرحله قداست برای خداست بعد پیامبر و جانشینان او یعنی امامان معصوم(ع) که از طرف خدا منسوب شده اند.
در مراتب بعدی این قداست به همه کسانی که به گونه ای به آنان منتسب اند ، مانند سادات و مراجع و علمای دینی سرایت می کند.

پس احترام به آنها لازم است

عاشق باشید!

mahdi شنبه 16 اردیبهشت 1391 ساعت 12:46 ق.ظ

سلام
از سری داستان های ناخدا و خدا

همه جا روشن شده بود ناخدا چشمانش را باز کرد صبحی دیگر شروع شد اما ناخدا ناراحت بود دیگر خسته شده بود از این روز های تکراری دنبال پاسخ سوال هایش بود مقصد کجاست از وقتی که خودش را شناخته بود این سوال را پرسیده بود اما جز خودش کسی نبود که پاسخ بگوید خدمه کشتی فقط تحت فرمان او بودند گویی اراده ای از خود ندارند و فقط برای ناخدا زنده هستند او بیست سال در دریا بود قبل از آن چیزی یادش نمی آید فقط و فقط دریا را می شناخت بوی دریا گویی تا مغز استخوانش هم نفوذ کرده بود نقشه هایی در دست داشت اما روی این نقشه ها نحوه ی زنده ماندن را نوشته بودند و از مقصد نشانه ای نبود اما او پنج سال بود که به دنبال مقصد بود هر روز از خودش سوال می کرد این آوارگی تا کی ادامه دارد من باید به کدام سمت بروم مقصد کجاست دیگر برای وزیدن باد دعا نمیکرد او می دانست کسی از او مراقبت می کند حس میکرد ، در این مدت حوادث ناگواری را تحمل کرده بود از یک سو طوفان های سهمگین و امواج شکننده و از سویی دیگر زیبایی عروس های دریایی چون هر بار که محو تماشای عروس های دریایی میشد قسمتی از وجودش را از دست میداد بدنش ناتوان میشد اما نمی توانست نگاه نکند چون عادت کرده بود جزیی از زندگی روزمره بود به هر حال دیگر مصمم شده بود تا مقصد را پیدا کند با همه قهر کرده بود با تمام وجود رو به آسمان کرد و گفت میدونم که هستی و منو میبینی دیگه خسته شدم بریدم بگو به کدام سمت برم چرا هیچ راهی مشخص نکردی دیگه طاقت ادامه راه را ندارم و شروع به گریه کرد تا بی هوش شد وقتی بیدار شد شب شده بود و پرده اسرار شب همه جا را فرا گرفته بود نا امید به ستاره ها خیره شده بود و اشک میریخت دیگر حتی زیبایی عروس های دریایی نیز توجه او را جلب نمی کرد در کمال نا امیدی ناگهان ندایی آمد چقدر گرم و ملایم بود او به اطراف نگاه کرد همه خواب بودند دوباره ندا آمد دیگر مطمئن بود که صدای خداست پس به آسمان نگاه کرد اما منشا صدا درون خودش بود نجوا میکرد با خودش ، ندای درون گفت پاسخ سوالت را میدهم اما بدان که این پاسخ مقدمه سوالات دیگری است و زندگی تو با این پاسخ وارد مرحله جدیدی میشود و مشکلات فراوانی در پیش داری و اما مقصد ، باید بگم که مقصدی در کار نیست تو فقط باید حرکت کنی و کشتی را با خدمه سالم نگه داری هدف از دریا نوردی رسیدن به مقصدی خاص نیست بلکه تو باید یک ناخدای حرفه ای بشی ناخدای بیچاره از تلخی این پاسخ متوجه شد که حقیقت است چون شنیده بود که حقیقت همیشه تلخه ...

سلام این کامنت شاید با یادداشت "حرکت" تناسب بیشتری داشت ولی زیبا بود متشکر

حاج مهدی جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 10:14 ق.ظ

سلام علیکم

کعبه ، در میان عالم است. چو اهل عالم جمله رو به او کنند ، چون این کعبه را زمیان برداری ، سجده ایشان به سوی دل همدگر باشد ، سجده آن بر دل این ، سجده این بر دل آن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد