حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حجاب در اندیشه و عمل...

یا حکیم

اگر بپذیریم مردان نسبت به زنان در مسئله غریزه جنسی تحریک پذیرند و برعکس.

اگر بپذیریم فضای جامعه فضای کار و تلاش است و مسکن و منزل محل رفع غرائز، نه برعکس.

و اگر پذیرفته ایم که زن در اجتماع می تواند و باید فعالیت مفید داشته باشد.

آنگاه حکیمانه ترین راه برای حفظ فضای کاری جامعه آنهم بدون حذف بانوان از اجتماع و حفظ تسکین آفرینی منزل؛ همان حجاب زنان و چشم پاکی مردان خواهد بود و بر عکس.... (تأمل زیاد!)

در غیر اینصورت... 

فضای اجتماع را مملو از تحریکات جنسی خواهیم دید.

فضای خانه، برای افراد سیراب کننده و تسکین دهنده نخواهد بود. چرا که تنوع و تکثر سیگنالهای جنسی اجتماع مانع می شود.

حس تنوع طلبی مردان و حس رخ‌‌نمایی(تبرج) زنان بیشتر و بیشتر شده که تهدید کننده اساس خانواده خواهد بود.

روابط پنهانی مضر فراوان می شود(همانطور که ....!)

و خیلی از ناهنجاری ‌های دیگر.... 

به نظر شما غیر از حجاب چه فرمول دیگری برای حفظ حداکثری فضای اجتماع آنهم با حضور زنان می توان تصور کرد؟!

نظرات 16 + ارسال نظر
maktabeshia.blogsky.com سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 03:16 ق.ظ http://maktabeshia.blogsky.com

به ما هم سر بز نید
مکتب شیعه: نشر معارف و مبانی اصیل اسلام
http://maktabeshia.blogsky.com

☻مهدی☻ دوشنبه 27 تیر 1390 ساعت 04:07 ب.ظ http://extreme.loxblog.com

سلام
به نظر من هیچ فرمول دیگری وجود ندارد

حسین شنبه 1 مرداد 1390 ساعت 01:02 ق.ظ

اولاً این نکته را باید به خاطر داشته باشیم که این تک تک افراد اند که جامعه را میسازند نه اینکه جامعه افراد را!
اینکه ما بتوانیم فرمولی ارائه دهیم تا جامعه ای آرمانی داشته باشیم را نفی نمیکنم ولی فرامیل تا هنگامی که توانایی ظهور در عرصه جامعه را نداشته باشند ،فقط کاغذی اند وبس! به نظرم از خصوصیات یک جامعه این است که درش برخی مردان و زنان روحی پاک و ظمیری حقیقت جو نداشته باشند یعنی باز هم تنوع و تکثر و تبرج و چشمانی ناپاک و جامعه ای که توانایی نفوذ در امور فردی را نخواهد داشت...
بنظرم همانطور که جامعه را افراد میسازند امور اجتماعی را نیز امور فردی و رعایت حجاب و پاکی چشم نیاز به خودسازی های فردی دارد؛ و البته بسیاری از افرادی که مسائلی این چنین را رعایت نمیکنند دلیلش ندانستن این فرمول نیست بلکه ...(و شما بهتر میداتید.)
ثانیا : به نظرم این خانواده است که انسان را از محیط بیرون بی نیاز میکند نه این که در صورت نبود مسائلی این چنین در جامعه، انسان اجباراً ناچار است که در محیط خانواده به رفع نیازها بپردازد، چراکه انسان تنوع طلب در صورت نیافتن آنچه در بیرون دنبالش است خودش جامعه ای کوچک و مورد رضا ساخته یا بیرون از جامعه مذکور دنبالش میگردد.مانند تشکیل حرمسرا و یا مهاجرت به کشوری دیگر.یعنی خانواده است که جامعه را نگه میدارد نه جامعه خانواده را و اگر جامعه مسائل را رعایت نکند باز خانواده میتواند محفوظ بماند.
ثالثاً : عموماً انسان سیر وقتی خوراکی ببیند دیگر محرکی او را به سوی خوراک نمیکشد؛ اگر منظورتان از تحریکات جنسی تنها وجود محرکهایی این چنین است فکر میکنم راه حلش چیز دیگری است...!!!
البته حرفها بسیار است ان شاالله در فرصتی دیگر.
از اینکه طولانی شد بسیار عذر میخواهم.

با سلام
حسین جان خوشحال شدم که نظرات خودت رو مطرح کردی.
اولا ما رابطه فرد و جامعه را رابطه تآثر یعنی اثر متقابل می دانیم.
ثانیا این که هنجار یا عملی به مرحله فعلیت در صحنه اجتماع برسد ابتداء می بایست در صحنه عقل و منطق خودش را نشان داده و توجیه کند تا عمل به آن از سر میل و تعهد باشد و کار وبلاگ ما نیز اصلاح اندیشه هاست تا به عمل سر بخورد.... به عنوان مطلب دقت کنید
ثالثا به کلمه ؛حداکثری؛ در انتهای متن توجه کنید والا وجود افراد خرابکار شاید از بین نرفتنی باشد حتی در دوره ظهور.
رابعا بله خانواده اثر دارد ولی وقتی عامل هوس سازی مانند جامعه جنسی وجود دارد حس تنوع طلبی مردها گل می کند و تمرکز و آرامش دهی خانواده ضربه خواهد دید
اگر مطلبی ماند بگویید تا توضیح دهم
دوستان دیگر در بحث مشارکت کنند
موفق باشید یا حق

love سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 01:22 ب.ظ

سلام.
اگر بپذیریم تنوع طلبی نعمت خداست و مردان دارند.

اگر بپذیریم تبرج زنان نعمت الهی و زنان دارند.

اگر بپذیریم این نعمت ها نامحدودند.

اگر بپذیریم از این نعمت ها باید استفاده کرد.

به نظر شما تنوع طلبی مردان و تبرج زنان مانند قطعه های پازل همدیگر رو تکمیل نمیکنند؟

با سلام
بله تنوع طلبی مردان و تبرج زنان همچون پازل هستند(یا شاید باشند) ولی دقت کنید احتمالا نتیجه ای که میخواهید بیگیرید در دنیای غیرانسانی(حیوانی) معنا نشود!
میل به غذا یا لذت بردن از غذا و برخی کارهای دیگر هم به نامحدود میل میکند! حالا به دنبال چه نتیجه ای باید باشیم؟!
آیا حرم سرا برای ارضاء تنوع طلبی کفایت می کند؟!!
آیا رخ‌ نمایی به صد نفر یا بیشتر حد توقف دارد؟!!
به نظر شما نباید مهاری به خواسته های افسار گسیخته این موجود پیچیده زد؟
آیا قوانین اجتماعی محدود کننده نیست؟!
آیا دستورات غذایی یک پزشک محدود کننده نیست؟!
و.....

edm سه‌شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 01:43 ب.ظ

سلام.
من قبول ندارم.

اولا: شما همه چیزهارو پذیرفته شده فرض کردید.

دوما:چه ایرادی داره زنان با تبرج درجامعه حضور پیدا کنند و در جامعه کار کنند دوشا دوش مردان(مانند....)

سوما:مگه هر کسی که حجاب نداره داره تبرج میکنه؟

چهارم:بعضی از خانم هایی که حجاب کامل دارن یک جوری دارن تبرج برای مردان میکنند؟

پنجم:اگه شما میگید تنوع طلبی و تبرج در خانواده تامین میشه.پس ماجرای زنان صیغه ای و چندزنها چی میشه؟ و البته در جامعه ما بعضی ها حتی حلال (حلال فقهی) هم نمیکنند با این که متاهل هستند.

ششم:به نظر بنده فرق بین زن صیغه ای و دیگر زنان فقط یک صیغه است.

امیدوارم تونسته باشم منظورمو بگم.

با سلام
اولا: ما فرض نکردیم بلکه با جمله شرطیه بیان کردیم و جمله شرطیه هم معلق به تأملات اندیشمندانی مثل شماست، به نظر شما فضای کاری اجتماع، تحریک پذیری جنسی طرفین، فعالیت مفید بانوان و اهمیت خانواده و ... مفروضات غلطی هستند؟ (با توجه به فضای اسلامی ایرانی)
ثانیا: نتیجه یادداشت کوتاه ما نیز دقیقا به ایراد حضور متبرجانه و تنازانه و با عشوه و غمزه زنان در جامعه توجه می دهد دوباره مرور کنید.
ثالثا: به فرض اول مساله دقت کنید.
رابعا: حکمت حجاب پوشش زینت محرک بوده نه صرفا حجاب داشتن!! علاوه بر بحث حداکثری و حداقلی جاذبه آفرینی جنس مخالف.
خامسا: بنده ادعا نکردم تامین می شه به عبارت حد اکثری توجه کنید، بالاخره شما موافق آزادی مطلقید یا مخالف چند زنی ؟!!
سادسا: فرق بین ازدواجه موقت و دیگر کارها پذیرش مسئولیت از جانب طرفین است نه .....! به نظرات مقاله "غریزه جنسی سرکوب یا کنترل یا هرزگی" مراجعه کنید. (راستی برادر، بحث همسر موقت چه ربطی به این بحث داشت؟!! آقا خشایار تحویل بگیر!)

امیدوارم حقیقتا در پی حقیقت باشید. متشکر

herfeie چهارشنبه 5 مرداد 1390 ساعت 03:47 ق.ظ

موضوع خوبی است
در اینجا چند نکته حائز اهمیت است

اولا اگرهم حجاب بهترین برنامه باشد اگر بخواهد به زور تحمیل شود نه کارامد خواهد بود و نه بهترین خواهد ماند. برنامه ای که برای انسان داده می شود مانند برنامه کامپیوتری نیست که هر آنچه وارد کنید نتیجه دلخواه مورد نظر را بگیرید. انسان قوه انتخاب دارد و حتی در شرایط سخت نیز راهی برای فرار پیدا می کند پس برنامه با فشار قانون و کتک کاری کارایی کمی دارد. اگرهم کارایی ظاهری داشته باشد می دانیم که مشکلات عمیق تری پیدا خواهد شد مثل نفاق و عقده و ... زنی که در ظاهر به خاطر قانون حجاب دارد ولی در واقع نه عقیده دارد که کار درستی می کند و هم عقده ای از برنامه و مجری آن به دل میگیرد که باعث می شود هر جا که توانست به مجری و برنامه اش ضربه بزند. به نظر شما مشکلات روانی مثل نفاق و عقده و ... کمتر از مشکلی است که با حجاب می خواستید رفع نمایید؟(در پاسخ به این سوال دقت نمایید)

(البته می دانم بحث سر بهترین برنامه بود نه نحوه اجرای آن)

ثانیا- روش بحث شما یک اشکل عظیم دارد. این مشکلی است که تمام حوزویانی که بنده دیده ام با آن مواحه اند، باور کنید تمام آنانی که دیده ام. (زیاد بوده اند)

یک بار هست که از روش فقهی برای یافتن حجت استفاده می نمایید که در آن صورت اگر حجاب را مطابق خواست خداوند دیدید بدون درنظر گرفتن حواشی آن مثل سختی روزه یا نماز، دعوت به اجرای آن و بلکه در مورد احکام اجتماعی امر به اجرای آن می نمایید و حتی قانون نیز وضع می نمایید تا که امر خداوند در کشور احرا شود.
در این روش، اگر من مخالف باشم، باید که از متد فقهی برای رد نظر شما استفاده نمایم. در این جوّ اگر یک طلبه نظر داد بنده سکوت می کنم چرا که متد فقهی را نمی دانم، در حقیقت این جا منطقه امن شماست.

اما وقتی که بحث درباره فایده و بهترین روش و اثرات یک برنامه یا قانون هست دیگر متد فقهی کارایی ندارند بلکه نظرات یک دانشمند علوم روانشناسی یا جامعه شناسی می تواند اهمیت بیشتری از یک مرجع تقلید داشته باشد.

برای خلاصه کردن اشکال عظیم شما و دادن راه حل این جمله را می گویم و بس، باشد که اگر این متن را خواندید دوباره بحث را ادامه دهیم.

اشکال و راه حل : در این منطقه (منطقه فایده و ضرر و اثرات یک برنامه اجتماعی) برنامه ای که شما می خواهد بدهید اگر ادعا دارید که بهترین است باید اینگونه باشد : تمام موارد تأثیر گذار برنامه را در انسان مورد مطالعه قرار داده از قبیل تأثیرات روانشناسانه و تأثیرات در زندگی خصوصی و اجتماعی، با دوست و با دشمن، در کار و در خانه، تأثیراتی که در طولانی مدت و کوتاه مدت دارد، و خلاصه هرگونه تأثیری که یک برنامه می تواند داشته باشد که از هزار تا فراتر می رود و فقط به (مهم است) و فقط به امن کردن محیط جامعه بسنده نمی کند، این برنامه اگر فایده اش بیش از ضررش بود آن وقت بهترین است. درضمن، چون این برنامه بر اساس تجربه استوار است باید همیشه چک شود تا اگر زمانی ضرری پیدا شد که تا به آن وقت به آن توجه نشده بوده است از اجرای آن دست برداشه شود. در حقیقت این برنامه تا وقتی بهترین است که تجربه ما آن را تأیید نماید و این با مطالعه و چک کردن همیشگی آن برنامه میسور است.

شما در این نوشتار فقط دو سه فایده از حجاب را گفته مثل امن کردن محیط جامعه و مهیا کردن برای کار و تولید و .. اما از پرداختن به هزاران مسئله دیگر و مضراتی که می تواند حجاب ایجاد کند خودداری کرده اید.
در حقیقت پیش فرض اصلی شما که مطرح ننموده اید این است که امن کردن جامعه از نظر جنسی (البته نه از نظر دزدی و کشتار و ...) و محدود کردن غریزه جنسی مهمترین کاری است که حکومت یا برنامه اجتماعی باید بکند. سوال اصلی این جاست که آیا واقعا این چنین است؟



خلاصه سخن : شما می توایند به پاسخ دادن به این خلاصه کفایت تمایید البته بعد از خواند متن بنده که طولانی هم بود(با معذرت)

1- من وارد بحث فقهی نمی شوم
2
- در یافتن بهترین برنامه اجتماعی باید اثبات کرد که فایده برنامه از ضررش بیشتر است. برای این کار باید تمام تأثیرات برنامه را لحاظ کرد.

3- باید برای یافتن اولویت های برنامه اجتماعی که آیا امنیت روانی مهمتر است یا امنیت جسمی و اگر امنیت روانی مهمتر است آیا روان انسان فقط محدود به غریزه جنسی است یا نه و ... بحث نمود، چرا که پیش فرض ما در این بحث سرنوشت بحث شما را مشخص می کند.

با تشکر

با سلام و خسته نباشید به شما که نمی خواهید فقهی به اشیاء نگاه کنید؛ راستش را بخواهید بنده نفهمیدم اینکه می گویید اشکال بزرگ شما یعنی چه؟
آیا این بحث کوتاهی که از حجاب دراین وبلاگ شده فقهی است؟!

باید در نظر داشته باشید ما مدعی هستیم که فقهمان مبتنی بر ملاکها و دلایل عقلی/ عقلایی / الهی است و نه صرفا یک پوسته بی محتوا ! حال با تلاش عقلی و نقلی می توان کمی به ملاکهای احکام خداوند نزدیک شد همان کاری که نظریه پردازهای روانشناس و جامعه شناس انجام می دهند یعنی تلاش عقلی برای رسیدن یا نزدیک شدن به حقیقت انسان و حقیقت اجتماع؛ منتها فرق ما با آنها در این است که ما به منابع ثروتمند دینی متصل هستیم و منابع دینی الهام بخش ما در توجیه رفتارهای اجتماعی انسانها خواهد بود؛ البته این روش مخصوص ما نیست و خیلی از فیلسوفان ؛ روانشناسان و جامعه شناسان غربی و شرقی از منابع دینی و عرفانی خود بهره مند می شدند.

اینکه فرمودید در یافتن بهترین برنامه ها باید اثبات کنیم فایده اش بیشتر از ضررش است بنده قبول دارم و دقیقا این مقال کوتاه را به همین جهت قلمی کردم و دقیقا قصدم همین فرمایش شما بود؛ می توانیم راجع به پیشفرضهای منطوی در مقاله به بحث بنشینیم

دقت کنید اولویتها وقتی مطرح است که راه تامین را از جهات دیگر مشخص نکرده باشیم ! به نظر شما راه گریز از نا امنی روانی رها کردن مسائل جنسی است؟ (اینکه نظر فروید است نه شما)

به نظر شما تکثر و تنوع مسائل جنسی امنیت آور است؟(بازهم جناب فروید)

فکر نمی کنید مسائل جنسی انسان محدود است اما این توهمات اوست که لذت جنسی را نامحدود جلوه می دهد
به نظر شما حاکمیت توهم خودش یک بیماری روانی نیست؟

راستی ما راجع به روش تحقق حجاب در اجتماع سخن نگفتیم فعلا !!
با تشکر از شما

جوان پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 01:40 ق.ظ

بحث اول : متد بحث حجاب چگونه باشد؟

فقهی یا علوم انسانی روز؟
نحوه ورود شما غیر فقهی و باب طبع بنده است اما روش بحثتان اشتباه است. شما چند فایده برای حجاب مطرح نموده اید و انتظار دارید که حجاب را بهترین برنامه اجتماعی برای روابط زن و مرد بدانیم. این در حالی است که متد بحث علوم روز این گونه است که تمامی جوانب را می سنجد و بعد برنامه را آزمایش می کند و تا وقتی که جواب بدهد از آن استفاده می نماید. هیچ برنامه ای مقدس و یا ابدی نیست.

مثلا بحث از پیام های حجاب در جامعه ما غیر از تأثیر خود حجاب است. پیام حجاب برای زن و مرد، می تواند (مانند آن چه در جامعه ما رخ داده است) کناره گیری زن از جامعه باشد، دوری و عدم شناخت زن و مرد از همدیگر است، حجاب باعث مردسالاری و عدم مشارکت زن در جامعه بوده است. البته در جامعه ما، شاید در جوامع دیگر اینطور نشود.

پس اول بیاییم و متد بحثمان را روشن کنیم. شما تا حالا چند تا نقد حجاب را از دانشمندان علوم روانشناسی خوانده اید و یا از چه زوایایی حجاب را مورد دقت نظر قرار داده اید؟

مثلا تأثیری که در شناخت زن و مرد از هم می گذارد (که در جامعه ما بسیار پایین است و آمار های گوناگون صحه بر آن می گذارند که بخشی از آن تقصیر دوری و کناره گیری زن و مرد در محیط جامعه است که بخشی از آن تقصیر حجاب است)

یا تأثیری که در روحیه زن می گذارد که خود را متفاوت ببیند و این حس تفاوت از آنجاست که او باید خود را بپوشاند و ... و این حس از نظر روانشناسان تأثیرات منفی در هر انسانی دارد.

توجه نماییم که در برنامه های اجتماعی در هر جامعه با توجه به بافت فرهنگی آن برنامه متفاوتی نیاز است. در جامعه ما حجاب باعث شده است که زنان مذهبی ما گوشه نشین، اعتماد به نفس پایین، مشارکت کم در امور مهم، عقده ای و تا حدی منافق بار بیایند.

بحث دوم- درست است که بحث نحوه اجرا از بحث خود برنامه در ذهن قابل تفکیک است اما در عمل این گونه نیست بنابراین اگر بحث از برنامه ای مثل حجاب می کنیم نمی توانیم از نحوه اجرای آن چشم بپوشیم. اگر قرار باشد برای جامعه حجاب را بهترین برنامه بدانیم پس اختیار از انتخاب پوشش یا برهنگی را از زن گرفته ایم زیرا که بهترین برنامه را آزادی در انتخاب پوشش ندانسته ایم. پس آنگاه که آزادی انتخاب بهترین برنامه برای بشر نباشد، مجبور کردن زن به حجاب بهترین خواهد بود، و این آغاز مشکلات برنامه حجاب است.

بهترین برنامه برای بشر دعوت به حق و آزادی انتخاب است. کاری که خداوند کرده است ولی بنده خدا از او می گیرد. بهترین برنامه برای ما آزاد گذاشتن ما و دعوت ماست نه کشاندن ما و ... حجاب هیچ گاه بهترین برنامه نیست زیرا که با خود آزادی انتخاب پوشش را می برد و این صحیح نیست.

با سلام برادر جوان
ظاهرا جنابعالی همان جوان حرفه ای در کامنت قبلی هستی و نشان دادید که اهل بحث هستید امیدوارم هم بنده هم شما حق پذیر هم باشیم.

اولا: بنده عرض نکردم "بهترین" بلکه گفتم "حکیمانه ترین" و بین این دو تفاوت است.

ثانیا: به این چند فایده توجه کنید آیا فوائد کمی هستند: 1.حفظ فضای حرفه ای جامعه 2. تحکیم خانواده 3. جلوگیری از تنوع طلبی مفرط مردان و رفع اکثر مشغولیتهای ذهنی جنسی و قلبی عاطفی آنها 4. تشویق به ازدواج به موقع و رفع غرائز از طریق راه شرعی و قانونی و اطمینان بخش و امنیت افزای ازدواج 5. تناسب با حس تملک خانم ها 6. همچنین تناسب با حس تسکین طلبی مردان (می دانیم تنوع و تکثر نه تنها آرامش آفرین نیست بلکه برعکس باعث عصبی شدن و پریشان اندیشی مردان می شود) و....

ثالثا: شما می فرمایید "متد علم روز این است که تمام جوانب را می سنجند" اگر ممکن است ابزار سنجش آنها را بیان کنید؟ اگر بگویید صرفا عقل است باید بپذیرید عقل، اخلاق فهم نیز هست، در این صورت باید بیابید آیا "حیا" از هنجارها و شایسته های سیستم عقلانی هست یا خیر....

رابعا: بنده در قرآن چیزی مبنی بر مقدس بودن حجاب ندیدم ولی چرا حیاء زن یکی از هنجارهای قرآنی است(به داستان دختران شعیب مراجعه شود) در این صورت اگر حجاب را مظهر و نشانه حیا بدانیم حجاب نیز از نگاه قرآن یک هنجار است که به آن حکم شده.

خامسا : از ظاهر کلامتان که فرمودید "هیچ برنامه ای مقدس یا ابدی نیست" روشن است که خودتان یک پیش فرض بسیار بزرگ آنهم به صورت یک قضیه سالبه کلیه دارید حال آنکه این مدعا را مدلل نفرمودید.
سادسا: اسلامی که خود طراح حجاب است هیچگاه از فعالیتها مهم و ضرور بانوان در اجتماع منع و ردعی نداشته و اگر کسانی چنین تفکری دارند باید تفکرشان اصلاح کنند، ضمن اینکه مسئولیت بانوان در منزل (همچون تربیت فرزند و...) آنقدر مهم و اساسی هست که زنان نخواهند بیهوده وارد اجتماع شوند.

سابعا: روشهای شناخت زن و مرد از همدیگر هیچ منافاتی با حجاب زنان ندارد، مثلا شما زنان بی حجاب را بهتر می شناسید؟!!!!
ثامنا: البته بنده که هیچ مردسالاری ندیدم و بیشتر زن ذلیلی می بینم برادر!!! به آمار دختران شرکت کننده در دانشگاه نگاه کنید، مشارکت پایینی دارند؟!

تاسعا: شما تابحال چند نقد در مورد بد حجابی خوانده اید؟ زاویه دید بنده نسبت به حجاب در انتها مشخص خواهد شد.
عاشرا: زن عوامل تحریک کننده جنسی خود را می پوشاند نه خود و فعالیت خود را ! بنظر شما مگر بین زن و مرد فرقی وجود ندارد؟ به نظر شما حضور یک خانم نیمه عریان در خیابان توجیه غیرجنسی می تواند داشته باشد؟!!

مخلص کلام، مخاطب عزیز و گرامی دقت کنید این مطلب را که زنان در برخی موارد(نه همیشه) بعنوان کاراکتر جنسی برای مردان به حساب می آیند(و برعکس) به هیچ عنوان توسط هیچ انسانی قابل انکار نیست(می توانید به تولیدات فیلمی غرب از جمله لاست و ... مراجعه کنید) اگر این فرض را قبول کنید و اجتماع را محل رفع غرائز و کسب لذائذ جنسی ندانید و از طرفی هم تاکید بر حضور بانوان در اجتماع داشته باشید چاره ای جز پذیرش حجاب نخواهید داشت. والسلام.

surveyor پنج‌شنبه 6 مرداد 1390 ساعت 06:15 ب.ظ

با سلام.
نمیدانم چرا ما ایرانی ها عادت داریم مسائل را تا آنجا که ممکن هست پیچیده کنیم و بعد، از حل آن ناتوان شویم و شروع به غر زدن کنیم. اگر ما به دنبال زندگی در جامعه ای پاک هستیم،برای رسیدن به این مطلوب چه راه حل هایی وجود دارد؟ آیا وجود حجاب یکی از این راه ها نیست؟ آیا عدم تبرج و کنترل چشم که در پی آن فضای سلامت و امنیت و امکان برقراری روابط سالم انسانی نه روابطی برای تخلیه غرایز ،را بوجود می آورد،یکی از این راه ها نیست؟
خوب بنده از دوستانی که با این موارد مخالفند خواهش میکنم راه حل هایی که به نظرشان میرسد مفیدتر باشد را مطرح کنند تا پیرامون آن ها به بحث بنشینیم.
یا علی

جوان جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 12:14 ق.ظ

در آینده اگر از حجاب بحث شد باز هم مشارکت خواهم کرد. فعلا همین را می گویم که این پیش فرض ها هستند که سرنوشت بحث ما را رقم می زنند. برای بنده هیچ چیز جای آزادی انسان را نمی گیرد، حتی بهترین برنامه که شاید دین اسلام باشد حق گرفتن آزادی من را ندارد (و به نظر من نمی گیرد). پیش فرض های ما باید مورد بحث قرار بگیرند و ما مشکلات ریشه ای داریم که درآینده مورد بحث قرار خواهم داد.

سایت خوبی داری، موفق باشی

باید مواردی را که برای منفعت حجاب گفتی رو نگاه کنم ببینم درسته یا نه. جواب خواهم داد. اگر ای میلم داشته باشی خوبه

در خدمت شما هستم
اتفاقا یادداشت های ما نیز ناظر بر دقت و توجه به پیشفرضهاست
شما جوان محترم می بایست با دقت سوالات ما رو هم جواب بدید و صرفا پرسش گر نباشید.
فکر نمی کنید اینکه می گویید ؛هیچ چیز جای آزادی انسان را نمی گیرد؛ خودش پیشفرض است

بنده عرض می کنم اصلا چون ما آزاد هستیم سراغ بهترین برنامه ها می رویم لطفا برعکس نگاه نکنید!!!!!!!!!

با ایمیل هم در خدمت شما هستم ولی تمایلم بیشتر مشارکت جمعی در بحث های این چنینی است. با تشکر از شما دوست عزیز.
karimi11401@gmail.com

[ بدون نام ] جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 02:17 ق.ظ

خوندم. خوب بود. نگی نخوندم. می بینم که سرتم که شلوغه. شاید کامنتاتم بعدا خوندم. مقدسی

با سلام آقا مصطفی
خیلی خیلی لطف خیلی بزرگ کردی که خوندی!
متشکر واقعا شگفت انگیز بود
متحیر شدم!


در هر صورت ممنون
منتظر مشارکت شما با هویت واقعیتان هستم

شهنواز پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 06:20 ب.ظ

salam mikhastam begam ke to jame ma ke masalan eslami hast dar hali ke hich eslami dar an nist nabayad be zanan shoghl dad ke be sar kar beran masalan vaghti ke ye mard be jaye mire ke kar edarisho anjam bede vaghti taraf moghabel zan bashe vaghti ke baham sohbat mikonan on marde ke tahrik mishe khodahafez

سلام
ببینید دوست عزیز اصل شاغل بودن زنان در اسلام به طور الزامی نفی نشده خصوصا در شغلهایی که اساسا زنان باید در آن دخیل باشند(مثل زایمان و ...)
ولی به وقار و حجاب آنان سفارش اکید شده است بنابراین کار بانوان با عفت و حجابشان قابل جمع خواهد بود و از آن طرف مردان نیز مسئولیت دارند چشم هرزگی نکنند...... با تشکر

آیا از خصوصیات منحصر به فرد ماه مبارک رمضان اطلاع دارید؟

مهسا دوشنبه 7 شهریور 1390 ساعت 11:59 ق.ظ

سلام
به نظرم این آقا یا خانم شهنواز توی توهم داره زندگی می کنه یا اینکه کلا یه بعدیه. چون راجع به هیچی جز تحریک مردان نظری نداده. پس بهتره کاسه کوزشو جمع کنه بره تو یه دهات کوره ای زدنگی کنه که این اتفاق براش نیفته. برادر انگار خیلی عذاب کشیده.
در مورد مطلب شما باید بگم شما هم یک بعدی به قضیه نگاه کردین چون راه حلی که شما دادین فقط فقط فقط تنوع و آزادی و راحتی و استقلال و شیک پوشی و... خانم ها کم کردین. من سوالم اینه که چرا از حق خانم ها کم شه که مردها به گناه و ... نیفتن؟ چرا همیشه خانم ها جور مردها رو بکشن؟
واسه داشتن یه جامعه خوب مرد هم باید از خودش مایه بزاره نه اینکه بدون کنترل خودش راه بیفته تو جامعه مثل نظریه همین آقای شهنواز همه چی ام بندازه تقصیر خانم ها!!!! مگه خودش از خودش اراده نداره؟ نمی تونه نیازهاشو با خونوادش تامین کنه؟

با سلام
از اینکه در بحث مشارکت کردید و خواهان روشن شدن حقیقتید تشکر می کنم.
بنده یک بعدی نگاه نکردم به عبارتهای «و برعکس ؛ نه برعکس» توجه کنید.
ما سه پیشفرض را ارائه کردیم لطفا اگر در مورد آن سه پیشفرض خدشه ای دارید مطرح کنید.

اگر شروط ابتدای یادداشت را بپذیرید انکار نتیجه بی معنی است

ضمن اینکه با این استدلال پوشش ضد تحریک جنسی و چشم پاکی(بخوانید همان فرهنگ داشتن) اثبات می شود نه محدودیت خانمها.

تشریع حجاب برای کانالیزه کردن اطفاء غرائز جنسی(زن و شوهر) و جلوگیری از هرزگی و بی مسئولیتی در عرصه شهوت بوده است نه چیز دیگر ما سوالی در انتهاء یادداشت مطرح کردیم آیا فرمول دیگری متصور است؟!
وقتی مقدمه اول را پذیرفته اید و حتما معنای غریزه را می دانید چگونه می توانید بگویید اینهمه انسان(که نیمی از او حیوانیت است) در عرصه اجتماع باهم مراوده داشته باشند و اصلا هم غرائزشان(زن و مرد) تحریک نشود؟!

حجاب(زن و مرد هردو) می گوید من این مراوده های حیوانی را با پوشش انسانی به حد اقل می رسانم(البته که برخی ها مشکلشان با حجاب هم حل نمی شود و اساسا عالم و آدم را با عینک شهوت می نگرند)

ببیند اگر می خواهید فرمولی برای اجتماع بسازید باید طرح ها اجتماعیتان مبتنی بر انسان شناسی باشه نمی شه بگی انسانها غزیزه جنسی دارند در عین حال در خیابان هم اگر محرک جنسی دیدن نباید از کوره در برن؛ بحث اراده در جای خودش درسته ولی وقتی همه چیز برای لذتهای جنسی بی مسئولیت(یعنی فرا خانواده) مهیا است اراده ها سست می شه

مگه نمی شه اراده های سست را در خیابانهای ایران و آمریکا و سوئیس و غیره دید(فیلمهای هالیوودی ادعای بنده را اثبات می کنه که فرهنگ جنسی در آنجا کاملا شلخته و بی ضابطه است-شهوت در همه جا!- و این مربوط به غریزه است و ربطی به ایران و غیره نداره) تو گویی خواسته اند همچون حیوانات دور هم باشیم!

نتیجه حرف ما این است که اصل ازدواج برای تامین غرائز و عواطف و انس طلبی و رازدل گفتن و تکامل طرفین بهمراه مسئولیت طرفین پاسخ گوی نیازهای انسان خواهد بود و نیازی به تکاثر و تکثیر محرکهای جنسی در کف خیابان نیست و مدعی هستم این تکاثر و تکثیر نتیجه ای جز پوشالی کردن روابط زن و شوهر و خورش آهسته آهسته ستونهای زندگی و هرزگی روز افزون افراد کار دیگری نمی کند مگر اثر برخی برنامه های فارسی وان( از جمله ارتباط زن شوهر دار با دیگران) را در سستی خانواده ها ندیده اید؟....
با سپاس.

[ بدون نام ] جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 07:35 ب.ظ

گذاشتن حرم سرا چه مشکلی دارد؟

اگر از دید شما مشکلی ندارد چرا اسمتان را مخفی می کنید؟!
ضمن اینکه حرم سرا را تعریف نکردید؟

مائده آسمانی شنبه 2 مهر 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://maedehasemani.persianblog.ir

باعرض سلام
ممنون ازحضورگرمتان!
مطلب بسیارزیباومنطقی بود...
ولی متاسفانه باتوجه به آمارنظرسنجی وحقیقت موجوددرجامعه!!!کسی که منطق دارددراین زمینه هامشکل ندارد!وبی منطق هااغلب درهمه زمینه ها من جمله حجاب مشکل دارند!!!
واقعامسئله حجاب یک معضل شده که واقعافقط خداوندمعجزواربایدحلش کنه!!!
یاعلی

با سلام و تشکر
اگر برای افعال انسان سه مرحله فکر ؛ زبان؛ عمل در نظر بگیریم منشا حرکت هر انسانی در واقع فکر و اندیشه او خواهد بود که به زبان و بدن او سرازیر می شود آنچه به عنوان یک کار عمیق مد نظر بنده است همان تسخیر و اقناع فکری است. تا مرحله عمل دو مرحله دیگر می ماند که بماند...
از توجهتان متشکرم

مرحبا بناصرنا دوشنبه 11 مهر 1390 ساعت 04:52 ب.ظ

چارلی چاپلین در نامه معروف خطاب به دخترش :

دخترم ! من میدانم که تو با پوششی نازک به بالای سن رفته و تئاتر اجرا میکنی ...
برهنگی بیماری عصر ماست ....

در جای دیگر میگوید : ممکن است من پیرمرد باشم و حرفهایم در نظر تو مسخره باشد اما بهتر است تو در این زمینه قدیمی فکر کنی و تجدد را رها کنی ( البته اینجاشو نقل به مضمون کردم ) ....
و جمله جالب دیگه او اینه : دخترم ! بگذار تن عریان تو متعلق به کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری ...
جناب کریمی ! می دونی که من کی هستم ؟
بنده یوز العلماء و المجتهدین !! هستم
از صحبتهای نا صواب و بعضا مسخره بعضی از افراد ناراحت شدم اما جوابهای شما خوب و هوشمندانه بود ...
یا حق ...

باسلام و تشکر
البته بنده نظر دوستان را مسخره نمی دانم(در برخی موارد ناصواب چرا)
که در اظهار نظر است که راه حقیقت گشوده می شود
از لطف و توجه جناب شما تشکر می کنم برادر !
وبلاگ ما همواره می تواند در مرئی و منظر حضرت شما قرار بگیرد و از نگاه تیز بین شما نمره بگیرد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد