حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

جامعه و عقلانیت؛ (فرهنگی – سیاسی)

بنام خالق عقل

یکی از روشهای جلب و جذب قلوب دیگران و به اصطلاح امروزیها یکی از راه های مریدپروری استفاده از خاطرات غیر قابل اثبات و حکایت خوابهای مرموز است، که القا کننده صاحب نَفَس و ذی کرامت بودن شخص مورد نظر می باشد تا آن شخص در نظر عوام، الهی و ملکوتی جلوه کند و مردم گردش جمع شوند و دکانی و وجاهتی فراهم آید....

حتما شنیده اید که در سالهای اخیر عرفانهای نوظهور و دکانهای مریدپروری با ادعای ارتباط و دیدار با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طرف اشخاص مختلف باعث گمراهی، فریب و انحراف برخی از دختران و پسران ساده دل شده است، که می تواند تهدیدی برای فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی ما باشد و حرکت عقلانی جامعه ما را به عقب برگرداند.

آیا تا به حال در مورد شگردها و روشهای این افراد منحرف اندیشیده اید؟ شاید بتوان آسانترین ترفندی که این افراد برای جذب و انحراف جوانان از آن استفاده می کنند را ادعاهای مرموز و ملکوتی آنان دانست که با کمی چهره جذاب و قصه و تر دستی و جوسازی و.. در دل جوانهای تشنه حقیقت و ساده اندیش نفوذ کرده سپس مطامع نفسانی خود را دنبال می کنند. البته آسیب شناسی مفصل و ریشه یابی این انحرافات وظیفه ای است که در وسع و حوصله این وبلاگ نمی گنجد و به نظر می رسد یکی از وظایف اصلی مسئولین فرهنگی کشور همین کار است.

اما حرف اصلی نویسنده چیز دیگری است، متاسفانه چند صباحی است که در فضای سیاسی کشور عزیزمان افرادی برای حفظ وجاهت مسئولین مختلف(در رده‌های مختلف) به بیان خوابها و کرامتهای غیر قابل اثبات(و البته غیر قابل نفی) متوسل می شوند و به خیال خود می خواهند از این راه اطمینان مردم به مسئولین مختلف کشور را بالا ببرند و شاید هم با کمی توجیه دینی این کار را وظیفه شرعی خود بدانند!!

این افراد (که بعضا هم افراد موجهی هستند) باید بدانند اگر قرار باشد با خواب و رؤیا اقبال عده‌ای از مردم را به شخص خاصی بیشتر کنند دیگر هیچ معیار و ملاکی برای تشخیص حقانیت افراد مدعی باقی نخواهد ماند! چرا که همه گروه ها و افراد مدعی در یک چیز مشترکند: "ادعاهای بلا دلیل" یا "ادعاهای نفی و اثبات ناشدنی"، خب در این صورت چه سنگ محکی برای تشخیص صحیح از سقیم باقی خواهد ماند؟! آیا مردم به سمت خیالبافی سوق می یابند یا عقلانیت؟ ادعای چه کسی را در ارتباط داشتن با حجت‌ِخدا باید بپذیرند؟!

ادعاهایی که نه اثباتاً می توان در موردشان سخن گفت نه نفیاً، چه اعتباری برای اشخاص می تواند بهمراه داشته باشد؟! این روش برای افزایش طرفدار سیاسی روشی نیست که مطابق سلوک حکومتی امیر المومنین علی علیه السلام باشد، ایشان تا می توانستند مردم را به عقلانیت بیشتر ترغیب می کردند و اساسا هدف ارسال رسل را استخراج گنجینه های عقول‌ِمردم معرفی نمودند(خطبه اول)، در مورد والیان و کارگزارن حکومتی نیز عملکرد صحیح شخص، عدالت ورزی، پاکدستی، پاسخگویی، دوری از اشرافیت و ... را شرط می دانستند(نامه مالک و ...) نه خوابها و خیالات موهوم را !

ما افتخار می کنیم به اینکه دین‌ما دین عقل و دین دلیل است، ما افتخار می کنیم به اینکه در مذهب تشیع شاخصهای تبعیت از افراد بر محور عقلانیت دور می زند، مذهب ما شاید عقلانی ترین مذهبی باشد که در اسلام وجود دارد، چرا دینداری و کشورداری خود را با اوهام و خیالات آلوده سازیم؟ به نظر حقیر بیان خوابها و معجزات اثبات ناپذیر و ادعای دیدار با امام زمان علیه السلام به هیچ عنوان وجاهتی برای کسی به همراه ندارد که هیچ موجب تخریب و تمسخر نیز می گردد، این کارها هیچ ثمره ای جز دوری از عقلانیت ندارد و نتیجه دوری از عقلانیت همان جهل و سفاهت مردم و پسترفت کشور خواهد بود!

البته تحقق معجزه و کرامت یا دیدار امام زمان علیه السلام ممکن است برای شخص گوینده یقینی باشد لکن یقین شخصی گوینده ربطی به دیگران ندارد و اصطلاحا برای دیگران حجت نخواهد بود. بنابراین باید به ملاکهای معتبر و مسلم عقلی و روایی تکیه نمود.

برای اینکه با موارد عقلانیت گستری امام خمینی(ره) در کشور آشنا شوید می توانید به سخنان رهبر معظم انقلاب (14خرداد90 در حرم مطهر امام ره) مراجعه کنید.

اللهم اهدنا هدی المهتدین و ارزقنا اجتهاد المجتهدین و لا تجعنا من الغافلین المبعدین و اغفرلنا یوم الدین.

نظرات 3 + ارسال نظر
♠ مهدی ♣ سه‌شنبه 14 تیر 1390 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام احوال شما چطوره؟
چند ماه پیش موج گسترده ای در ستیهندگی با این افکار بر پا شد و چند نمونه از مکاید این افراد غوی را نشان دادند در رسانه ملی مستند (مدعیان دروغین) پخش شد
بعضی از این افراد خودشان را وسیم می پنداشتند و یا به قول شما آنان و ملتزمینشان صاحب وجاهت بودند
البته جای وقیعت باقیست چون اعاظم و اکابر ما یا در طریق تبتل به سر می برند یا فکر می کنند در نزهتگه هستند و وعاظ ما در منابر به بجای روشنگری به ژاژ خاییدن مشغولند ولی ملت هم وظیفه دارد تا برای معونت به خودشان و الغا کردن غدر اغویا سطح آگاهیشان را بالا ببرند تا از سقر نجات یابند گاهی هزاهز لازم است تا مردم به خودشان بیایند

Arash پنج‌شنبه 16 تیر 1390 ساعت 11:23 ب.ظ

مهدی جون این نظرو مینوشتی احیاناً کتاب ادبیات پیش دانشگاهی جلوت نبوده. واقعاً متن کنکوری و پر از لغات دشواری بود.
ولی دمت گرم بنظر میرسه ادبیاتو خورده باشی.......................

افشا دوشنبه 24 مرداد 1390 ساعت 05:58 ق.ظ http://efsha.squarespace.com/

عقلانیت درست از عقل اسلامی که مانعی برای آن است مجزاست .لطفا در نوشه های خود این موضوع رادر نظر داشته باشید
استفاده درست از عقل و خرد
http://efsha.squarespace.com/blog/2010/2/16/303615225111.html

باسلام
از اظهار نظرتان خرسند شدم
دوست عزیز به این نکته توجه کنید که درک عقل و مدرکات عقلی مستقل از وحی است و این عقل است که کاشف و معتبر(بالکسر) وحی می باشد و وحی نیز فرا عقلی است نه ضد عقل و عقل و وحی دو منبع شناخت و اعتباربخش معارف الهی می باشند.
می توانید برای درک نسبت وحی و عقل به محصول آقای جوادی (عقل در هندسه معرفت دینی) مراجعه نمایید.
با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد