حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

غریزه جنسی؛ توهم آرامش مطلق!

بسمه تعالی

اگر به نیازهای مختلف انسان توجه کنیم و خود را از جهات مختلف موجودی نیازمند بیابیم و اگر تامین هر نیاز، آرامش بخش و تسکین دهنده انسان باشد که هست، همچنین اگر بپذیریم نیازهای انسان حدود مخصوص به خود را دارد به این معنا که هر نیازی مربوط به جهتی از جهات مختلف انسان بوده و طبعا آرامش بخشی آن، محدود به همان جهت خواهد بود؛ بنابراین باید بپذیریم که تامین هر نیازی به اندازه و کیفیت همان نیاز موجب آرامش انسان می شود نه از همه جهات! در نتیجه تامین نیاز جنسی هم که یکی از نیازهای مادی انسان است صرفا در حدود خود می تواند آرامش بخش باشد نه به طور مطلق.......

با توجه به این توضیحات کسی نمی تواند توهم کند که آرامش و تسکین حقیقی انسان صرفا مربوط به رفع نیاز جنسی اوست چرا که انسان مملو از نیازهای جسمی و روحی مختلف است که هر کدام در جای خود و به اندازه خود می توانند تسکین دهنده این موجود پیچیده باشند و ارزش و اهمیت هرکدام نیز از ذاتی یا عرضی بودن آن نیاز خاص فهمیده می شود.

با این توضیح اگر انسان را ترکیبی از روح و بدن بدانیم باید در ابتدا اصالت هر کدام از روح(نفس) و یا بدن را مشخص نماییم، حال اگر با ادله عقلی و نقلی(دینی) دریافتیم که بقاء و جاودانگی و زندگی حقیقی انسان به روح اوست و جسم او با تمام اهمیتش صرفا مقدمه بفعلیت رسیدن و زمینه آزمایش حقیقت انسان است بنابراین باید تمامی نیازهای جسمی، جنسی، عاطفی و ... او را در ذیل نیاز اساسی روح (که همان نیاز به معبود است) تعریف کنیم و آنها را به طور کامل و صحیح در راستای نیاز اساسی انسان ارضاء نماییم.

نمی شود از نیاز حقیقی خود به معبود و پروردگار عالم غافل باشیم و توجه به آن حقیقت را قربانی نیازهای مادی و حیوانی خود کنیم چرا که طبق مطالب پیش گفته هر نیازی در محدودی خود آرامش زاست و هیچ یک از آنها نمی تواند جای دیگری را بگیرد، فی المثل اگر کسی کمبود خواب دارد نمی تواند آنرا با خوردن غذا جبران کند و کسی که نیازهای عاطفی و انس طلبی دارد نمی تواند تنها با ارضاء شهوت آن نیاز را جبران نماید، حال اگر کسی تمامی نیازهای جنسی و عاطفی خود را به طور کامل ارضاء شده بیابد بازهم نمی توانیم بگوییم به آرامش رسیده چرا که ممکن است نیاز اساسی او که همان پرستش معبود (یا تقرب به او) است مغفول واقع شده باشد و باز هم او به گونه ای دیگر نا آرام و مشوش خواهد بود بلکه این نا آرامی شدیدترین نا آرامی است که وجود انسان را در بر می گیرد و بعد از مرگ نیز با او همراه خواهد بود(دلیل این مدعا را می توانید در جاودانگی و بقاء حقیقت انسان پس از مرگ اندیشه کنید، اگر قرار باشد غریزه جنسی به جسم و هرمونهای جنسی انسان مربوط باشد بعد از مرگ چه نیاز های از انسان متبلور خواهد شد؟!).

طبق آیه ای از قرآن اگر کسی خداوند (و نیاز خودش به او) را فراموش کند خداوند نیز او را به خود فراموشی(غفلت از حقیقت خود) مبتلا می گرداند: فَلا تَکونوا کَالذینَ نَسوا اللهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهم...(19 حشر) یا در آیه ای دیگر تنگی معیشت انسان بعنوان نتیجه إعراض از یاد خداوند معرفی می شود: مَن اَعرَض عَن ذِکری فَانّ لَه مَعیشه ضَنکاً...(124 طه) طبق این آیات نتیجه اهمال اساسی ترین نیاز انسان(حقیقت جویی و حقیقت پرستی) بدبختی و بدعاقبتی و عدم آرامش او خواهد بود و این عدم آرامش حتی پس از مرگ نیز همراه او خواهد بود اگر چه این انسان تمامی نیازهای جسمی و جنسی خود را نیز تامین کرده باشد.

شاید بتوان با توجه به زندگی انسان کاملی همچون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و مولا علی علیه السلام  کمی از چگونگی ارضاء صحیح نیازهای جسمانی و روحانی این بشرِ پرنیاز اطلاع یافت، این بزرگواران علاوه بر تشکیل زندگی و استفاده از تفریحات حلال هیچگاه از یاد حضرت دوست غافل نموده اند و این چنین (همه جانبه) اسوه حسنه برای پیروانشان قرار گرفتند... 

بسا فهم کیفیت ارضاء صحیح نیازهای مختلف انسان در شناخت انسان‌کامل نهفته باشد .....

نظرات 2 + ارسال نظر
☻مهدی☻ سه‌شنبه 28 تیر 1390 ساعت 06:32 ب.ظ

سلام
اگر هر نیازی مربوط به جهتی از جهات مختلف انسان بوده و طبعا آرامش بخشی آن، محدود به همان جهت باشد پس چرا غریزه جنسی دارای پتانسیل بسیار بالایی است که می تواند همه زندگی انسان را در بر بگیرد به طوری که پرداختن به این نیاز میتواند یک عمر انسان را به خودش مشغول کند نمونه ی حرف من را میتوانید در کشورهای غربی ملاحظه کنید که تقریبا تمام هم و غم آنها صرف این نیاز شده پس میبینیم که غریزه جنسی از حدود خودش فراتر رفته مگه نه ؟

سلام آقامهدی
ما نگفتیم که غرائز و نیازها نمی توانند از حدود خود خارج شوند بلکه عرض کردیم محدوده دارند و طبعا فقط در همان محدوده ارضا کننده است و بیشتر از آن انسان را از اعتدال خارج کرده و به حیوانیت صرف سوق می دهد مثلا میل به غذا هم محدوده دارد ولی هستند کسانی که پرخوری می کنند و در خوراک خود هوس را بر عقل ترجیح می دهند در غریزه جنسی هم این وهم انسان است که به این نیاز دامن می زند والا برد این نیاز به اندازه خودش است والبته در جوان بیشتر و در پیران کمتر است.......

مائده خیوه پنج‌شنبه 7 مهر 1390 ساعت 11:18 ب.ظ http://maedehasemani.persianblog.ir

باسلام

ممنون ازحضورونکاتی که اضافه فرمودید!
مطلب زیبایی بود.
التماس دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد