حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

غریزه جنسی، سرکوب یا کنترل یا هرزگی؟!

یا مغنی!

در بین دوستان جلسه بحثی مطرح شد به این مضمون که: آیا از نظر اسلام یک مسلمان برای رسیدن به کمالْ باید غرائز خود از جمله غریزه جنسی را سرکوب کند؟ آیا اسلام غریزه جنسی را منفور و مطرود می داند؟ یا اینکه آنرا به رسمیت شناخته و تایید می کند؟! راه حل کنترل این غریزه برای یک جوان مجرد چیست؟!

این سوالات معمولا از رفتارها و گفتارهای برخی نا آشنایان به تعالیم اسلام نشأت می‌گیرد، اگر کمی با تعالیم و احکام اسلامی آشنا باشیم براحتی می توانیم تصدیق کنیم که اسلام نه تنها غریزه جنسی را به رسمیت شناخته بلکه لذیذترین نعمت دنیوی و حتی اخروی خداوند را همین غریزه و اطفاء صحیح آن دانسته است (از امام صادق علیه السلام، اصول کافی به نقل از مرآت الکمال مرحوم مامقانی ج2 ص168-نشردلیل‌ما-طبع پنجم)، لذا جوانان عزیز نباید نگران شوند که نکند این آیینی که ما آنرا پذیرفته ایم درکی از این غریزه نداشته و صرفا از ما پرهیزگاری خواسته است!

لکن از آنجایی که هر نعمتی دو وجهی است(جهت خیر و صلاح و جهت شر و فساد) محرمات الهی متوجه جهت فساد این نعمت شده است نه جهت صلاح آن، بنابراین تمرکز و توجه تعالیم اسلامی در نهی و تحریم غریزه جنسی مربوط به جنبه فساد انگیزی این غریزه است و الا در جنبه صلاح این غریزه هیچ منع و هیچ پرهیزی وارد نشده است مگر در صورتی که از حالت صلاح خارج شود.

فی المثل اگر بر فرض، عمل شنیع زنا آزاد و بی عقاب اعلام می شد و اگر هواهای نفسانی اکثر انسانها به این عمل زشت تعلق می گرفت چه تصویری از روابط انسانی حاصل می شد؟ در این صورت آیا اساسا چیزی به نام خانواده و مسئولیت‌پذیری معنا داشت؟ آیا غیرتی برجای می ماند؟ آیا هدایتی تحقق می یافت؟ ضمن اینکه علت تحریم گناهانی همچون زنا، لواط، مساحقه، استمناء و ... با طبیعت و میل انسانی سنخیت دارد، یعنی اگر کسی تمایلات اولیه و مزاج جنسی طبیعی خود را تغییر نداده باشد (و قصد لجبازی نیز نداشته باشد!) می پذیرد که ارتباط با همجنس آرامش بخش نیست همچنین تامین شهوت از راه استمناء راه درستی نیست و نتیجه ای جز عصبی شدن، هجوم افکار شیطانی و فرو رفتن در توهمات، واقعیت دیگری در پی ندارد. از طرفی عقل سلیم حکم می کند بهترین راه اطفاء این غریزه ارتباط قانونی و آگاهانه با جنس مخالف آنهم با پذیرش مسئولیت تامین نیازها از جانب طرفین(از جمله مسائل اقتصادی، عاطفی و ..) می تواند بهترین راه باشد، که همان ازدواج است، لذا اسلام عزیز نیز تأکید ویژه ای به امر ازدواج نموده است.

حال سوال این است چه راه حلی به کسیکه مجرد است و فعلا امکان ازداوج ندارد پیشنهاد می شود؟ سرکوب یا کنترل یا هرزگی؟

در پاسخ اگر نخواهم از مسئولیت خانواده ها و جامعه بگویم -که مسئولیت سنگینی است- و صرفا از وظیفه فردی جوانان عزیز سخن بگویم باید عرض کنم آن راه‌حلی که قرآن جلوی پای چنین جوانانی قرار داده است عفت ورزی است تا اینکه خداوندِ واسع راهی بگشاید: وَ لْیَسْتَعْفِفِ الّذینَ لا یَجدُونَ نِکاحاً حَتی یُغنیَهمُ اللهُ مِن فَضلِه... (32 و 33 نور) و این عفت ورزی یعنی جوان خبط و خطایی انجام ندهد و در اصطلاح خود را کنترل کند، البته عفت ورزی راه حلها و زمینه‌هایی دارد، اگر جوانی بجای درس، کار، مشغله ها و اندیشه های مثبت و همچنین بجای برنامه‌ریزی برای آینده خود دائما فرافکنی کند (تقصیر را به گردن دیگران بیاندازد) و از توانمندی های خود غافل بوده و در بی کاری و بی برنامه‌گی و بی‌مشورتی و تنبلی و بی تحرکی غوطه خورد و دائما حسرت فرصتهای گذشته و اضطراب آینده را داشته باشد دیگر توان عفت‌ورزی نیز نخواهد داشت. جوان مثبت اندیش، با انگیزه، هدفمند، با ایمان، باتوکل، با اعتماد بنفس، مشغول و امیدوار به آینده بسیار کمتر فریب شیطان را خواهد خود، دقت کنید رمز اکثر صفات ذکر شده مربوط به اراده شخص است، اگر انسان نخواهد اراده کند و نخواهد توانمندیهای خدادادی خویش را به‌کار بیاندازد طبعا غریزه شهوت و سستی و رخوت تمام جان او را مسخر می گرداند و این حالت ربطی به مجرد بودن و متأهل بودن نیز ندارد! پس برای یک جوان لازم است فاصله بین بلوغ جنسی و ازدواج خود را با انواع مشغولیت های مثبت و هدفدار پر کند.

اگر جوانی به چراغ قرمزهای زندگی خود همچنین به تذکرات و راهنمائی های بزرگترها توجهی ننماید و با اینکه می داند فعلا راهی برای ازدواج ندارد خود را مشغول تفکرات و کارهای شهوت‌آلود نماید و تلاشی هم در جهت بهبود زندگی آینده خود نداشته باشد به نظر شما چه راه‌حلی برای رفع و دفع این غرائز افسار گسیخته وجود خواهد داشت؟!  حالِ جوانی که خود را هدفمند و توانمند می بیند و دل‌وجان خویش را با عبادت پروردگار شستشو می دهد و به فضل او امیدوار است قطعا بهتر از دیگران خواهد بود. خوشبختی یک جوان قبل از وظیفه خانواده ها و قبل از مسئولیت جامعه در گرو اراده او و در طلب رحمتش از پروردگار عزیز است.

منتظر نظرات شما هستم....

نظرات 31 + ارسال نظر
love یکشنبه 1 خرداد 1390 ساعت 11:29 ب.ظ

سلام.
1)برای کنترل کردن مگر فقط راه حل نهایی ازدواج است؟میشود یک نوع روابط آزاد با جنس مخالف داشت اما به صورت حرفه ای(نه به صورت هرزگی)شاید شما بگید خانواده پس چی؟می توانیم بگوییم هرکس خواست خانواده تشکیل دهد.همه مجبور نیستند خانوادهداشته باشند.
2)شما غیرت را مطرح کردید.از نظر من غیرت یک نوع حس حسادت یا بهتر بگم یک نوع حس برتری جویی یک مرد نسبت به مرد دیگر است.ودلیل آن نمیباشد که آن را جلوی هرزگی بگذاریم.چون بعضی افراد هرزه نیز غیرت را در وجود خود احساس میکنند.اما هرزه هستند.

3)شما میگویید خودمان را مشغول درس .کار.و...کنیم اما بعضی موقع هست که این عوامل خود باعث خستگی واعصاب خوردی میشود وفرد از این خستگی به سمت های دیگه بره راه حل این چیه؟

با سلام و تشکر
1)بنده عرض نکردم راه کنترل ازدواج است(اگرچه ازدواج در تعدیل قوای جنسی موثر است) بلکه گفتم راه مطمئن و آرامش بخش اطفاء غریزه جنسی ازدواجه(نه زنا و لواط و مساحقه و استمنا) و چون ازدواج قانونی است، مسئولیتهای اقتصادی و .. را نیز در پی دارد و آقای محترم لطف می کنند مخارج و مسائل مورد نیاز جنس مخالف خود را تامین می کنند، بگذارید طور دیگری عرض کنم اگر شما(یا هرکس دیگر) بخواهید با جنس مخالف ارتباط تسکین دهنده و تعدیل کننده قوای جنسی داشته باشید آنهم به طور کاملا حرفه ای! اگر بپذیرید مخارج و مسئولیت عاطفی طرف مقابل را به عهده بگیرید این همان چیزی است که ما بهش می گیم "ازدواج"!! و اگر طور دیگری منظورتونه بفرمایید؟ اگر قرار باشه مرد بی مسئولیت صرفا در صدد هوسرانی خود باشد اسمش هرزگی خواهد بود و اگر مسئولیت طرف مقابل را هم قبول می کند اسم ازدواج و اگر نه ازدواج کند و نه ارتباط، اسمش می شود کنترل تا شرایط فراهم شود.
2)غیرت یک حالت درونی در میان مردها و زنها است بنده بر فرض قبول همگان آنرا مطرح کردم، ولی یک وسیله امتحانی هم وجود دارد اگر یک مرد غریبه (خدای نکرده) بخواهد به ناموس و یا یکی از محارم شما تعرض(و حتی توجه) کند چه حالتی به شما دست می دهد؟! این صفت انسانی خیلی با صفات حیوانات متفاوت است! و نباید حس نر بودن در بین حیوانات را با اینجا یکی کرد. البته بله بنده هم همیشه نسبت بین غیرت و هرزگی رو تنافی نمی دانم .
3)ببینید آنچه لازم است مشغول بودن در مقابل بی کار بودن است، حال با هر چه که شما مشغول شوی و از گرفتاری های شهوت آلود خود را رها کنید (در صورت مباح بودن آن مشغله) خوب است،مثل :درس، مطالعه، خصوصا ورزش، رفاقتهای سالم، زیارت، خصوصا سفر زیارتی و تفریحی، استخر، پرهیز از تنهایی، هنرآموزی، در جمع بودن، التجاء به حق و... خلاصه از هرچه که شما را در یک سیکل باطل قرار می دهد دور شوید...
با تشکر از اینکه سوالاتتان را به راحتی مطرح میکنید که این خود مقدمه حرکتی بزرگتر است....

مهدی دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 10:35 ق.ظ

سلام و خدا قوت
من دوست نداشتم وارد این بحث بشم ولی خوب دیگه
1-با توجه به تعاریف شما تنها فرق بین ازدواج و زنا پذیرش مسؤلیت مالی و عاطفی طرف مقابل پس هر انسان ثروتمندی حق دارد و میتواند هر اندازه که بخواهد زن بگیرد آیا این درسته ؟
2-تحریم گناهانی همچون زنا، لواط، مساحقه، استمناء و ...نتها با طبیعت سنخیت دارد(که واقعا عجیب است ) نه میل خود انسان بلکه موافق میل انسان است چون اگر مخالف میل انسان بود دیگر انسان دست به این جور کارها نمی زد کدوم انسان عاقلی وقتی از زنا لذت نمی برد این کار را مرتکب می شود
3-فقط صحبت در مورد وظایف جوانان کار درستی نیست و زمانی درست است که انسان زندگی مستقلی داشته باشد مثلا بالای کوه تنها زندگی کند که این غیر ممکن است چون انسان موجود اجتماعی خلق شده و برای رفع نیاز ها ی آموزشی و اقتصادی و... باید با دیگران درارتباط باشد نقش جامعه و شرایط محیطی خیلی مهم تر از نقش فرد است جوانان عزیز تا کی باید بر خلاف جریان آب حرکت کنند می دونید این حرکت چه نتایجی در بر دارد باعث میشود بیشتر انرژی جوانان صرف این کار شود و در مسایل دیگر ضعیف شوند در درس و کار و دیگر انگیزه ای برای آنها باقی نمی ماند چون پیوسته در حال سرکوب خودشان هستند (البته هر جایی استثنا هم داریم مثلا بعضی ها خودشان را در درس و کارهای مباح دیگر غرق میکنند و به مرحله فنا میرسند و به ندای درونشان پاسخ نمی دهند که به نظرم اینها عقلشان معیوب است )
4-من خودم غیرت را قبول دارم ولی مثلا در کشور های غربی غیرت از بین رفته آیا اتفاق خاصی افتاده؟
در انتها باید عرض کنم که شریط در زمانهای مختلف فرق میکنه و هر شرایط هم نسخه خاص خودش رو داره آن زمانی که قرآن عزیز صحبت از عفت ورزی می کرد سن ازدواج پایین بود (9 تا 15سالگی ازدواج میکردند) و حداکثر زمان کنترل خودشان یک سال بود نه مثل الان 10 سال و دشواری های حال حاضر وجود نداشت با توجه به اینکه کشور ما نمی تواند شرایط اجتماعی سیاسی و اقتصادی مطلوبی رو را برای این مهم محقق کند به نظر من بهترین نسخه با توجه به شرایط حال حاضر نظریه فوق هوشمندانه فروید است.

سلام،
با عبارت "خدا قوت" پس به دو چیز معتقدید وجود خدا و وجود قوت دهی خدا...
1.فرق زنا با ازدواج در پذیرش مسئولیتهاست نه بزن و دررو!! بله همینکه کسی به مسئولیت قانونی ازدواج تن می دهد خیلی با زنا متفاوت خواهد بود ازدواج تعهد برای زندگی است نه صرفا هوسرانی، آقایون ثروتمند هم اگر جرات دارند دوتا بگیرن فعلا!!
2. بنده در توضیح مطلب از اعراض طبیعی انسانها از جنس موافق و بی اثر بودن استمنا سخن گفتم و در مورد زنا علت فساد انگیزیش را اشاره کردم. وقتی صحبت از طبیعته یعنی چیزی که ذاتی انسان است، اما وقتی از میل سخن گفته می شود مربوط به هوسهای زود گذر است!
3. شما حتما کمی زندگی جناب بیل گیتس رو مطالعه کنید ایشان می گفت وقتی استاد نداشتیم در پی برنامه نویسی بودیم درحالیکه دوستانمان در کاباره ها وقت خالی دانشگاه رو سپری می کردند، حرفه ای بودن یعنی هرچیزی سر جای خودش مؤانست با همسر نیز در جا و وقت خودش این همان نظر دین است...
4.طوری نشود که قرآن، عزیز باشد و بوسیدنی ولی نظرات دیگران فوق هوشمند و ابدی! مهدی جان دقت کن مولا علی در سن 21 یا 25 سالگی و مولای او یعنی رسول خدا نیز درهمان سنین ازدواج کردند، فاصله چشم و گوش باز شدن پسرها تا سن ازدواجشان تقریبا همان فاصله ایست که باید برای مرد شدن و مسئولیت پذیری تمرین کنند، البته بازهم بگویم خانواده و جامعه مسئولیت دارند منتهی جوان هم مسئولیت دارد، راستی کمی هم به نظرات پیشرفته امثال یونگ و فروم و اریکسون توجه کنید کنید شاید نزدیک به نظرات عزیز قرآن(یا قرآن عزیز) باشند و در جهت خلاف آقای فروید!!! روانشناسی در امواج نظریه ها در حال تکامل است ان شاءالله به مدل زندگی بی بی دو عالم حضرت زهراء روحی لها الفداء نزدیک خواهند شد و آنرا نظریه برتر خواهند دانست.....

edm دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 02:33 ب.ظ

love دوشنبه 2 خرداد 1390 ساعت 11:58 ب.ظ

سلام.
توی جوابتون گفتید که ازدواج یعنی که مرد مخارج وعاطفه طرف مقابل رو تامین کنه.
1)منظورتون از نیاز عاطفیه طرف مقابل چیه؟
اگه منظورتون همون عاطفیه ایی هستش که الان درجامعه این قضیه بدون ازدواج هم حل شده

ممنون هستم که با حوصله جواب میدید.

surveyor سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 12:15 ب.ظ

با سلام.با این تعریفی که شما از ازدواج فرمودید،پس من نوعی میتوانم اکنون با جنس مخالف ارتباط برقرار کنم،نیازهای عاطفی و مالی او را برطرف کنم و نیازهای جنسی خود را هم برطرف کنم درعین حال این ارتباط هیچ رسمیتی هم پیدا نکند.به نظر حقیر این تعریف درستی از ازدواج نبود زیرا این نوع ازدواج با ازدواجی که اسلام عزیز مطرح کرده منافات دارد.در ضمن از برادر love درخواست میکنم درباره ارتباط حرفه ای اندکی توضیح دهند و دست ما را هم بگیرند...

با سلام
برادر عزیز ظاهرا شما از اسلام عزیز بیشتر می دانید!!
ازدواج یعنی رسیدن مرد و زن به هم با یک جمله(صیغه)!
شرائط: مرد بپذیرد مهریه و نفقه و هزینه های دیگر را جبران کند(مسئولیت اقتصادی)
زن هم بپذیرد که تمکین کند.
دیگه چی می مونه؟
دختر باکره هم اگر رشیده و عاقله باشد و همتای خود را پیدا کرده باشد حتی نیاز به اجازه پدر نیز ندارد(در غیر این صورت اجازه لازم است)(قید آگاهانه)
پس فرمول ازدواج می شود پذیرش آگاهانه مسئولیت اقتصادی و عاطفی توسط طرفین.
جوان خوش تیپ و عزیز؛ سوالی باقی ماند؟!

love سه‌شنبه 3 خرداد 1390 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام.
من با دید دوستان به ازدواج نگاه میکنم:
مرد نیاز به رفع نیاز جنسی دارد.حال زن کیست؟زن تامین کننده این نیاز مرد است.
حال اگر مرد پولدار باشه میتونه چندتا زن بگیره.چون پولداره ومیتونه نیاز مالی زن رو تامین کنه.(مثلا زن کار نمیکنه).
لطفا متن رو دقیق بخونید .در متن فقط مسایل مالی رو مطرح نکردن بلکه به نیاز عاطفی هم اشاره کردن.آیا میشه نیاز عاطفی رو با پول وقدرت ونیاز جنسی و.... برطرف کرد؟

پس چرا کسی از عشق و محبت بین یک زن ومرد صحبت نمیکنه؟

دوست عزیزمون گفتن فروید نظریه خوبی داده.اگه خوبه پس چرا الان در جامعه ما جواب نمیده؟(البته من آقای فروید رو خوب نمیشناسم)
(جامعه ما ظاهرا اسلامیه)

1)اگه اون صیغه نباشه چی میشه؟به نظر شما این یک نوع محدودیت برای ارتباط انسانها نیست؟مگه هر مرد و زنی که با هم صحبت عاطفی دارن باید زن و شوهر باشن؟(این حرف قدیمی نیست).


با سلام
البته نکاتی را باید اضافه می کردم که اگر دوستان تقاضا کنند ادامه پیدا می کنه مثل اینکه محصول ازدواج الزاما اطفاء غریزه جنسی نیست بلکه انسانها ذاتا برای رسیدن به آرامش و تسکین ازدواج می کنند که نتیجه اطفاء غریزه جنسی دو طرف ، محبت دو طرف، هم صحبتی دو طرف، محبت مرد به زن احترام زن به مرد ، توجه مرد به زن اعتماد زن به مرد و .... بنا براین غریزه جنسی جزء العله خواهد بود نه تمام العله.
صیغه یعنی اداء یک عبارت به طور صریح، تا کاملا دو طرف به تعهدی که می کنند تصریح کرده باشند:
زن : من خود را به زوجیت تو در آورم بر اساس "مهریه مقرر" با "شرائط مقرر"
مرد: این زوجیت را "قبول" کردم، این یعنی تصریح به تعهدات نه محدود کردن، ضمن اینکه صیغه را دو طرف می توانند خودشان بخوانند. به عربی و به اجازه برخی مراجع به فارسی.
تامین عاطفه جز با زیریک سقف نشینی، و اجازه طرفین برای "هر صحبتی" کامل نمی شود و معمولا روابط خیابانی همراه اضطراب و هوسرانی حرفه‌ ای آقا پسرها تمام می شود ، دخترخانم‌ها طبیعتشان عاطفی است و شنیدن کلمات محبت آمیز تحت تاثیرشان می گذارد و این پسرها معمولا بدنبال بهره های دیگر می افتند و چون زرنگترند اصولا این دخترها هستند که ضربه می بینند و گاهی حتی موقعیتهای ازدواجشان به کلی نابود میشه و دچار یک تراژدی روحی خواهند شد. یک آمار سطحی هم مثبت ادعای ما خواهد بود.
از بین رفتن موقعیت ازدواج برای دخترها را فقط کسانی درک می کنند که خواهری در منزل داشته باشند و با آروزهای او آشنا باشند!!!

مهدی چهارشنبه 4 خرداد 1390 ساعت 04:13 ب.ظ


پس چرا کسی از عشق و محبت بین یک زن ومرد صحبت نمیکنه؟
با اجازه صاحب خانه
در پاسخ به این پرسش باید بگم که تعریف ما از عشق چیه کی باید بفهمیم که عاشق شدیم ما فعلا داریم در مورد گام اول در ازدواج صحبت میکنیم که کشش جنسی است یعنی نیروی جاذبه ای که خداوند برای تشکیل خانواده در بین زن و مرد قرار داده شمایی که صحبت از عشق میکنید به نظر شما آیا قبل از ازدواج میشه عاشق شد اگر نظرتون مثبته کاملا در اشتباه هستید قبل از ازدواج چیزی به نام عشق وجود نداره بلکه هوس است و به قدری تمایل جنسی بین دو طرف زیاد میشود که دچار توهم می شوند و فکر میکنن که عاشق شدن در حالی که عشق واقعی بعد از ازدواج نمود پیدا میکنه و فقط از طریق شناخت بیشتر طرفین میسر میشود کسی میتواند ادعای عاشقی کند که معشوق را بهتر از خود بشناسد آیا قبل از ازدواج زمان کافی برای شناخت وجود دارد بعد از ازواج است که معنای حقیقی زندگی بروز پیدا میکند و نقشهای تکمیلی به وجود می آید و زوجین سفر خود را به سوی کمال آغاز می کنند .
من گفتم که با توجه به شرایط حال حاضر دنیا نظریه فرود قابل قبول است و من آنرا تایید نکردم چون نظریه ایشان فقط به جنبه های جنسی اشاره کرده و انسان موجودی دو بعدی است و جنبه روحانی انسان خیلی مهمتر است فروید فقط با دید مادی به انسان نگاه میکند و به سیر جسمی توجه دارد در حالی که انسان جنبه اجتماعی و معنوی نیز دارد طولی نخواهد کشید که این نظریه به بن بست میرسد و نظریه جدیدی جایگزین میشود

سلام ،
دوستان شما می توانید به سوالات دیگران پاسخ بدید، منتظر بنده نمانید
ولی بنده فقط پاسخ های مربوط به خود را تایید می کنم و اثباتا و نفیا در مورد پاسخ های دیگر حرفی نمی زنم تا فضای بحث بین همه رفقا حاصل شود.
امیدوارم راهی به حقیقت باز شود و همه در مقابل حقیقت سر فرود آوریم ان شاءالله
فی الجمله این رو قبول دارم: المحبه بقدر المعرفه

علیرضا چهارشنبه 4 خرداد 1390 ساعت 08:27 ب.ظ

سلام خدمت استاد کریمی

۱- می خواستم سوال کنم که آیا صیغه حتما باید با اجازه پدر باشد؟
۲- اگر پدر مخالف باشد بدون هیچ دلیل منطقی آیا باز حتما باید با اجازه پدر باشد؟
سوم اینکه دررابطه با نظریه فرویده که به نظر من این نظریه حتی الان بدرد کشورهای غربی هم نخورده چه برسه به ما!در ضمن بد نیست آمارو ارقام بچه های بی پدر و گاها مادر را در همان کشورها مرور کنیم که این کاملا مساله را حل می کند.
۴- اگر مثلا بنده تمام شرایط ازدواج را از روی عقلانیت (اقتصادی و عاطفی و....)پذیرفته باشم و طرف مقابلم را انتخاب کرده باشم از کجا معلوم طرف مقابل هم مانند من با عقل تصمیم گرفته باشد و از روی هوس نباشد که خدایی ناکرده بعد از ازدواج پشیمان نشود؟
در آخر هم بای عرض کنم که این نظرها خیلی درس آموز بود.خصوصا جوابهایشان.

علیک السلام
۱.صیغه چه به معنای عقد موقت و چه به معنای عقد دائم در صورتی که طرف مقابل دوشیزه باشد(دختر نه زن) باید با اذن پدر یا جد پدری دختر باشد.
۲.اگر پدر مخالف بود نمی شود عقد کرد مگردر صورتیکه دختر رشیده(یعنی به حد کمال عقلی و سنی) باشد و پسر هم همتا و کفو او باشد اجازه نیاز نیست؛ نه اینکه آقا پسر دختر خانم رو گول بزنه و ...
۳.وقتی شما کسی را انتخاب می کنید قاعدتا از روی شناخت و تحقیق (با آگاهی خانواده ها)این کار رو می کنیدو باز قاعدتا از ایشان بله می گیرید خب در این صورت شما وظیفتون رو انجام دادید طرف مقابل هم انتخاب کرده که بله می گوید ولی در انتخاب دقت کنید (البته خانمها بیشتر از طلاق می ترسند نا آقایون)

surveyor چهارشنبه 4 خرداد 1390 ساعت 11:49 ب.ظ

با سلام.توضیح بنده در مورد این مطلب بود: { بگذارید طور دیگری عرض کنم اگر شما(یا هرکس دیگر) بخواهید با جنس مخالف ارتباط تسکین دهنده و تعدیل کننده قوای جنسی داشته باشید آنهم به طور کاملا حرفه ای! اگر بپذیرید مخارج و مسئولیت عاطفی طرف مقابل را به عهده بگیرید این همان چیزی است که ما بهش می گیم "ازدواج"!! } نگاه شما به ازدواج بسیار خوشبینانه است.اگر واقعا ازدواج به همین سادگی اتفاق می افتاد که جوانان ما در معرض کله پاشدن قرار نمیگرفتند.در واقع تعریفی که شما از ازدواج کردید و "در پاسخ به بنده تکمیل نمودید "در حد رساله هاست اما در واقعیت و در متن جامعه ،ازدواج در جامعه به اصطلاح اسلامی بسیار بسیار پیچیده تر از یک صیغه خواندن است.شما فرمودید جوان هم مسوولیت دارد ،بله درست اما من از شما سوال میکنم جوان چقدر کشش و تحمل دارد؟ جوان تا کجا مسوولیت دارد؟ به نظر میرسد جوانان ما در حال قربانی شدن هستند به جرم اینکه میخواهند و باید پاکدامن باشند...... در پایان اینکه در نظر قبلی قصد جسارت نداشتم.

با سلام، خواهش می کنم احمدی عزیز
در توضیح مطلب شما باید عرض کنم: شما معنای ازدواج رو خواستید بنده هم گفتم حالا آنچه که در جامعه در حال رخ دادن است ربطی به حقیقت ازدواج داره یا نداره مربوط به فرهنگ و عادات یک قوم است،
حقیقت ازدواج یعنی رسیدن دختر و پسر به هم، بهمراه تعهد و مسئولیت.
منظورتون رو از "در حد رساله ها" نفهمیدم
یعنی شما می گید رساله ساده فکر می کنند؟ یا قدیمی اند؟ یا...
یعنی شما قائلید که در ادیان دیگه یا در جوامع دیگه ازدواج معنایی غیر از معنایی که ما کردیم داره؟
ازدواج در همه دنیا یعنی: "ارتباط زن و مرد با تعهد و مسئولیت" که محصول آن نهاد "خانواده" رو شکل می دهد که در جوامع مختلف این نهاد شدت و ضعف مخصوص به خودش را دارد.
البته این رو اضافه کنم که آنچه در جامعه ما در حال رخ دادن است هیچ منافاتی با تعریف ما از ازدواج ندارد و آنچیزی که مشکل رو برای جوانانی مثل شما بغرنج کرده سنگین بودن تعهد اقتصادی است، که ان شاءالله اگر سراغ دختری همسطح خودتان بروید آنچنان هم بغرنج نمی شود و خداوند وعده استغناء داده است که او مغنی است.

love پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 01:02 ق.ظ

سلام.
آقا مهدی:
جواب شما بیشتر شبیه کتابهای دینی مدارس کشور ما میباشد که اولین قدم برای تشکیل خانواده را نیاز جنسی میداند.من نمیگم این درست نیست اما این فرمولی نیست که برای همه باشه.ایراد دوم حرف شما اینه که اگه قبل از ازدواج عشق نیست هوس هستش اینو شما از کجا میگید آیا شما ازدواج کردید و اینو فهمیدید؟ بهتره بگیم بعضی از مردم ما عشق ورزیدن رو بلد نیستن.منظور من از عشق.عشق های توی کتابها نیست منظورم یک محبت انسانی متعادلی میباشد که میتونه منجر به ازدواج هم بشه.و در ازواج زیباتر میشه.حتی اگه منظور شما از عشق.عشق آسمانی باشه این عشق به شما کمک خواهدکرد که به انسانها محبت بدون هوس داشته باشید.

آقا علیرضا:
مشکل ما بچه های بی سرپرست نیست.الآن علم روز کاری میشه کرد که این روابط رو داشت و بچه دار نشد.به نظر من این استدلال کاملی برای بدی این کار نیست.لطفا استدلال دیگری بگید.

surveyor:



معذرت از صراحت کلام.

دیدن یار پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://didaneyar.blogfa.com

سلام
وب خوبی دارید تبریک
استفاده کردیم
متاسفانه نبود وقت نمی تونم نظرم رو رو مسائل ذکر شده بدم
فعلا
یا حق

مهدی پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 05:28 ب.ظ http://extreme.loxblog.com

http://extreme.loxblog.com تشریف بیارید خوشحال میشم

مهدی جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 04:30 ب.ظ http://extreme.loxblog.com

سلام لاو LOVE عزیز و مهربون
1- من منظورتون رو از اینکه (این فرمولی نیست که برای همه باشه) متوجه نمیشم منظورتون افرادی است که مشکل دارن! یا شما با نیروی دیگری جذب جنس مخالف میشید مثلا نیروی گرانشی یا پتانسیل کشسانی یا شاید نیروی کولونی ؟
2- من خوشحالم که شما به کتاب های دینی کشور تسلط دارید و نشون میده که تازه فارغ التحصیل شدید و در ضمن از کجا میدونید من ازدواج نکردم ؟ ازدواج کردن یا نکردن مسأله اینست : که من فهمیدم . مگه برای فهمیدم هر چیزی باید آن را تجربه کنید آیا شما به خود اجازه میدهید که برای فهمیدن اینکه مرگ چیست آن را تجربه کنید .
3- اگه ممکنه از محبت متعادل انسانی یک نمونه مثال بزنید ؟ و آیا این محبت فقط برای جنس مخالف است یا برای دوستان همجنس هم است اگر باشد چرا منجر به ازدواج با همجنس نمی شود ؟

منتظر جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 07:16 ب.ظ

بسمه تعالی
در ابتدا باید تبریک عرض کنم خدمت استاد بزرگوار که زحمت مدیریت این بلاگ رو میکشن و در ثانی بنده موفق نشدم کل مطالب رو کامل بخونم و تنها از بررسی مطالب؛ آن هم به صورت جزئی این پاسخ رو مینویسم.
در وادی امر به نظر میرسد که مباحث مطرح شده در اینجا تنها در پی پاسخگویی به سوال مطروحه در ابتدای متن است. به عبارت دیگر تنها هدف نگارنده این بوده است که نظر اسلام را در حوزه ازدواج و تفاوت آن را با نگاههای افراطی مبنی بر سرکوبی غریزه جنسی و یا آزادی محض بیان نماید که همانا این امر تفاوت اسلام عزیز با سایر ادیان است. نگاه اسلامی نه افراط و نه تفریط را پذیرا نیست!!!!.
اما دوستان مطالبی را فراتر از متن بیان نمودند که در مورد چیستی ازدواج بود که البته برخی از مطالب بسیار قوی بود و برخی نیز تنها به دنبال.... به نظر حقیر هر یک از نعماتی که حضرت حق در اختیار بشر قرار داده اند زمینه ساز شکوفایی یکی از قابلیتهای روحی بشر است و ارضای درست این غرایض(نعمات!) افقی نوین را پیش روی بشر قرار می دهد.
نگاه به ازدواج به عنوان راهی برای اطفای غرایض جنسی نگاهی تحقیر آمیز به این فریضه الهی است. در بدترین حالت ازدواج را میتوان زمینه ساز کم شدن گناه در جامعه و بالطبع آن ایجاد محیطی سالم برای رشد و نمو انسان دانست.به عنوان مثال پس از ازدواج قابلیتهایی نوین در انسان پدیدار می گردد که قبل از آن به هیچ عنوان دستیابی به آنها با این شدت برای انسان وجود ندارد. به عنوان مثال در امر مقدس ازدواج صبر. مدیریت.بلوغ رفتاری.تمرکز و صدها صفت دیگر برای انسان شکوفا میشود.
الهی عاملنا بفضلک . لا تعاملنا بعدلک
موفق و منصور باشید

surveyor جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 08:18 ب.ظ

با سلام.با اجازه دوستان مطالبی را جهت آسیب شناسی و حرف دل بیان میکنم و امیدوارم که محکوم به بودن در شرایط "بغرنج" نشوم.هر چند که در جامعه فعلی هرکس زبان به بیان کاستی ها باز میکند متهم به خیلی چیزها میشود و گویی در جامعه فقط عده ای حق اظهارنظر
دارند،بگذریم..... 1-منظور از در حد رساله ها این بود که شرایط ذکر شده برای ازدواج در رساله با ازدواجی که در جامعه اسلامی! ما تعریف شده از زمین تا زیر زمین فرق میکند.اگر هم میگویید که رسم و رسوم جامعه این شرایط را بوجود آورده پس مشکل از آقایان است که پس از32 سال نتوانستند اسلام را در جامعه پیاده کنند نه جوان ما. 2-اما درمورد نظر آقا مهدی عزیز درباره عشق! باید عرض کنم که محبت و یک حس خوشایند است که آغازگر یک رابطه است،اگر علاقه نباشد چطور یک رابطه شکل میگیرد؟در واقع یک حس اولیه است که باعث کنجکاوی و تلاش برای "شناخت "طرف مقابل میشود.فرض میکنیم که شما بدون علاقه و از طریق روش های قرون وسطی با دختری ازدواج کردی تا او را بشناسی و به او علاقه مند شوی.از کجا معلوم وقتی او را شناختی به او علاقه پیدا کردی؟!!!اگر از او متنفر شدی چه خواهد شد؟منتظر پاسخ هستم.اما در رابطه با ازدواج با جنس مخالف:ما محبت های متفاوتی داریم.محبت به پدر و مادر ،محبت به خواهر و برادر،محبت به همسر،به معلم،به دوستان و از همه مهمتر محبت به خداوند کریم و اولیاا... و هر کدام از آنها شدت و ضعف و عللی دارد و لزوما هر علاقه و رابطه ای برای نیاز جنسی و ازدواج نیست.

باسلام
دوستان عزیز اگر بخواهیم کلی گویی کنیم، خب می شود همه مشکلات را گردن یک عده انداخت، شما که معتقد به تفاوتهای زمین تا آسمان هستید موارد را روشن کنید تا معلوم شود چند درصد از آن مربوط به فرهنگ و عادات مردم است، چند درصد از انتخاب غلط طرفین ناشی میشود، چند درصد تقصیر خانواده ها و چند درصد مربوط به دیگران است.
تحقق یک فرهنگ شاید ده ها و یا صدها سال طول بکشد، تغییر فرهنگ نیز همینگونه است بنابراین نمی شود نوک پیکان انتقادها صرفا مربوط به این 32 سال باشد، این نکته را هم اضافه کنم که اتفاقا ازدواج در بین افرادی که اسلام را از جان ودل پذیرفته اند آسان تر و بی تکلف تر انجام می شود مثلا خیلی از مذهبی ها با مهریه های 14 سکه ای روانه خانه بخت می شوند ولی کسانی که از معارف و مسائل اسلام " دور" هستند شرائط را بسیار بغرنج تر می کنند!
تا همین دو دهه پیش "سنتهایی" در بین همین مردم بود که اسلامی و عاقلانه نبود و به یمن روشنگری علما در فضای جامعه اسلامی بود که به کلی ازبین رفت مثل بحث شیربهاء که به عهده داماد گذاشته می شد. سنتهای پسندیده دیگری نیز در همین 32 سال ایجاد شد مانند ازدواج دانشجویی که بسیار ساده و بی تکلف انجام می شود.
از مکاتبه با شما عزیزان کاملا خرسندم و حقیقت جویی شما را می ستایم.

مهدی شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 07:35 ق.ظ http://extreme.loxblog.com

وبلاگم به روز رسانی شد برید نگاه کنید
سلام آقای احمدی پاک و زلال و خوش تیپ
شما خودتون میگید در مورد نظر من درباره عشق، ولی نظر خودتون رو در مورد محبت بیان میکنید!
به نظر من بین محبت و عشق زیر زمین تا کهکشان فرق وجود دارد
1-من در مورد اینکه فقط علاقه به طرف مقابل موجب ایجاد روابط میشود رو قبول ندارم مثلا شما برای کار به یک اداره و شرکت میروید و با همکارانتان در ارتباط هستید آیا در این ارتباط حتما باید علاقه وجود داشته باشد البته علاقه به طور غیر مستقیم دخیل است مثلا علاقه به پول موجب این ارتباط میشود پس ایجاد رابطه طرق متفاوتی دارد
2- (از کجا معلوم وقتی او را شناختی به او علاقه پیدا کردی؟) من آخر نفهمیدم علاقه قبل از ازدواج است یا بعد از ازدواج ؟ شما میگویید که باید قبل از ازدواج علاقه باشد و دوباره میگید که آیا بعد از ازدواج به او علاقه داری من که قاطی کردم ! (help me)
3- مگر میتوان بدون شناخت طرف مقابل با او ازدواج کرد در قرون وسطی هم که همه ازدواج ها که زورکی نبود در مواردی دو طرف یک دور با هم میجنگیدند و از طریق روش جنگ و پرتاب نیزه و ... به اخلاق و روحیات یکدیگر پی میبردند اون زمان رو دست کم گرفتی !

علیرضا شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 09:45 ب.ظ

باسلام خدمت love عزیز نظر بنده در طول نظریه فروید بود که عرض کردم!!! دیگر اینکه علم روز درصدی از جلوگیری بارداری را تشکیل می دهد یعنی امکان دارد ما از قرص و... و تجهیزات دیگر استفاده کنیم ولی باز با مساله بارداری روبه رو شویم ! در ضمن این نظر شماست که خوب نبودن استدلال بنده را متذکر می شوید و البته محترم هم هست

یحیی یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 10:14 ب.ظ

سلام

از نظره من دیدن فیلم های متحرک و ..و.. موجب میشه که احساس نیازغیرقابل کنترل صورت بگیره حتی میان بچه های به اصلاح خوبمون ...با دور نگه داشتن خود از این زمینه ها و مشغول نکردن فکر به این مسائل میشه کنترل کرد ... سخت هم نیست ... انسان از هرچه خودش را بیشتر فاصله دهد و خط فکری خود را از اون دور کنه متعاقبا برایش کم اهمیت تر هم خواهد شد چون می اندیشه که شرایط مهیا نیست و درگیر کردن خود با این مسائل جز نتیجه نامطلوب چیزه دیگری در بر نخواهد داشت ....

واقعا این مقدوره ...انسان ضعیف نیست ،اینکه تا مبحث ازدواج مطرح میشود با این سرعت ، ذهن ها و حرف ها به این سمت سوق داده میشه نشون میده که انگار هدف از ازدواج فراموش شده و تنها دلیل ازدواج این معنی شده ! شاید بالواقع با نگاهی عمیق تر واقعا بفهمیم که این نکته در ازدواج یکی از کمترین ارزشهاست ...

بچه ها خودشون رو در معرض این بحث ها و افکار و کتاب ها و ...قرارا میدن و بعدش انتظار دارن ذهنشون از این مسائل دور باشه ..اگه الان شرایط ازدواج رو ندارین بهترین کار واقعا مشغولیته ..چوون واقعا اونجوری ادم اذیت میشه و هدف فراموش میشه ....


..... از نظرات بقیه رفقا استفاده میکنم / چاکره همه بروبچه های گل

[ بدون نام ] یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام.
من به نظر آقا علیرضا انتقاد داشتم چون نظر ایشون یک نظر تجربی هستش.اگه علم به نقطه ای برسه که این امکان وجود داشته باشه پس اون حرکت حرکت درستیه.

آقا مهدی این طور که گفتید انگار ازدواج نکردید.وقتی شما به سن ازدواج برسید متوجه میشوید که وقتی میگیم قبل از ازدواج برای بعضی ها محبتی پیش میاید یعنی چه؟ببینید شما وقتی میخواید ازدواج کنید باید طرف مقابل خودتون رو بشناسید یانه.حالا شما وقتی در اجتماع فعالیت دارید .شما احساس مبکنید که او میتواند همسر خوبی باشه(باتوجه به معیاری که در ذهن وجود دارد)به نظر من از اینجا به بعد مهمه که شما یک رابطه عاقلانه وحرفه ای ایجاد کنید به طوری که اگه احیانا تصورتون اشتباه بود به او و خودتون آسیب نرسه.

به نظر من باید بیام در اجتماع جوانان رو به ازدواج تر قیب کنیم. اما بیام یک کار دیگه رو تعریف کنیم برای اونهایی که نمیخوان ازدواج کنن ویک مکان هایی رو تعبیه کنیم برای تخلیه اونا یا مثلا شرایط دیگه.این چیزی که من میگم برای اونایی که واقعا نمیخوان ازدواج کنن ولی میخوان یک زندگی خوبی داشته باشن.همه محکوم به ازدواج کردن نیستن . لطفا بحث غیرت و... را به وسط نکشید چون ما نمیتونیم به خاطر بعضی از چیزها که از قدیم در ذهن ما قرار دادن جوانان رو تحت فشار بذاریم مثل شرایط ازدواج.

سلام ،
قسمت اول کلام شما از دید اسلام موجه نیست، اسلام صرفا برای بدنیا آمدن بچه های بی سرپرست نیست که این عمل رو حرام کرده چرا که اساس این عمل فساد است، تعدی است، بی مسئولیتی است، بی حیایی است و... فکر کنید اگر این عمل با نگاه جنابعالی بخواهد آزاد شود آیا دیگر می توان ارزش دیگری را در جامعه حفظ کرد؟ آیا اصلا جنابعالی به وجود ارزش جمعی معتقدید؟ وقتی زنا که اساسا انسانها از انجامش خجالت و حیا دارند و از بیانش هم بعضا إبا دارند با روش حرفه ای شما انجام شود دیگر چه تضمینی برای رعایت ارزشهای دیگر باقی می ماند؟!
مگر اینکه بگویید شرعی باشد که ماهم حرفی نداریم.
اگر غیرت قدیمی است پس نیاز به جنس مخالف نیز قدیمی است برادر! همچنین غذا خوردن و ...!
اگر کسی نظر بنده را جویا باشد بنده از قول خداوند عزیز می گویم :
ولا تقربو الزنا انه کان فاحشه و ساء سبیلا؛ به زنا نزدیک نشوید که کار بسیار زشت و بد راهی است(اسرا /32)

love یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 10:41 ب.ظ

هواسم نبود پیامم رو بدون اسم گذاشتم.

edm یکشنبه 8 خرداد 1390 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام به دوستان.
آقای کریمی شما که میگید توسط علما و دانشگاهیان و.... کار انجام شده آیا این کار کفیه.زمان شاه میگفتیم کارهای حکومتی باعث انحراف جوانان شده.الان چی شاهی داریم؟ الان ماشاا... حکومت اسلامی داریم .لطفا نگید 30 وقت کمیه چون 100 دیگه هم جمله رو میگیم.
مساله شیر بها .چند خانواده الان شیر بها نمیگیرن؟تازه از اون ور مهریه رفته بالا؟بعدش هم این مسایل راجه به طلاقه .مشکل جوونا تامین نیازهای اولیه زندگیه نه مقدار مهریه.
آقای کریمی چند خانواده مذهبی داریم میشه بگید؟اصلا شما تعریفتون از خانواده مذهبی چیه؟

پارسال یک خبری شنیدم مبنی بر اینکه اسراییل 1000نفرو در هند یهودی کرده وبرده فلسطین اشغالی وهمه امکاناتو به اونا داده.حالا ما اینجا مسکن و تولیت فرهنگ مردم و هزاران در آمد دیگه تو دست علما و... هستش اما هنوز نتونستیم کاری کنیم؟(منافع)
بپذیریم ما فقط بلدیم گریه کنیم یا مساله شرعی بپرسیم و....

جوونای ما دنبال کارای دیگه نیستن بلکه ما شرایط رو اینقدر بغرنج میکنیم که..... متسفانه.

یک جوون وقتی میخواد همسر انتخاب کنه به جای این که راهو بهش نشون بدیم نشستیم یک جا ومیگیم هوس است ودر نتیجه حرام است.

لطفا از حرفای بنده سو برداشت نشه.

من یک تقاضایی داشتم وآن اینکه به بحث یکم نظم بدیم.

سلام
1-بنده نماینده و سخنگوی دولت نیستم تا بخوام دفاع کنم، قوای سه گانه هرکدام سخنگو دارند می تونید برید ازشون بپرسید، بنده این دغدغه رو دارم که فرصتی برای فهم بیشتر از حقیقت فراهم شود که لازم است دوستان ما بدون تعصب بدنبال حقیقت باشند و الا به جایی نخواهیم رسید.
2-شیر بها منسوخ شده و مهریه بالا دلایلی دارد از جمله ترس از طلاق، کلاس بیخودی و ... همچنین دوری از حقیقت دین.
3-برادر عزیز بودجه کشور دست علماء نیست بلکه دست دولت است که با تصویب مجلس قادر به هزینه کردن آن است.
4-شما اگر معتقد باشی که هنوز نتونستیم کاری کنیم کسی نمیتواند شما را از اعتقادتان جدا کند.
5-گریه برای ولی خدا افتخار ماست گریه برای دور افتادن از حقیقت افتخار ماست، فهم شریعت افتخار ماست.
6-جوانانی که نه برای کنکورشان زحمت می کشند نه برای کار کردن و مفید بودنشان نه برای رفقایشان و دائما مشغول بیرون خود هستند و منشاء مشکلات را در بیرون خود جستجو می کنند یعنی فرافکنند در نزد اینان همه مقصرند غیر از خودشان، حتی خدا هم مقصر است! حقشونه که عقب بمانند و حقشونه که شرایط برایشان بغرنج شود، کسی مسئولین کشور را تطهیر نمی کند کسی مشکلات اجتماعی را نادیده نمی انگارد ولی احساس می کنم شما مشکلاتتان در خودتان نهفته است نه در خارج از خودتان.
7-کسی ازدواج را هوس و حرام نمی داند مثل اینکه با دقت بحثها را دنبال نمی کنید و ظاهرا حتی متن مقاله را مرور نکردید؟! شما آزادید که همسر انتخاب کنید.
8-برای اینکه بحثها منظم شود لازم است کمی هم از آداب بحث واستدلال کردن بدانیم: وقتی شما با تعریف یک قصه از اسرائیل به این نتیجه می رسید که باید بپذیریم که اهل گریه ایم!! و تخته رو به تیر می بافید نمی توان انتظار یک بحث منظم و حرفه ای داشت، توصیه می کنم سوالات اول مقاله را دوباره مرور بکنید و شروع و سیر بحث را تامل کنید شاید روشن شود بزنگاه بحث ما کجا بوده.
9-دوستان بنده نماینده کسی نیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــستم.

alireza سه‌شنبه 10 خرداد 1390 ساعت 12:50 ق.ظ

salam be hame dostan
aval ozr khahi miko0nam bekhatere fingilish bodane nazaram.
Az aghaye karimi ham tashako0r miko0nam ke be moghe va be ja dar nazarat vorod miko0nand,
love aziz fekr miko0nam javabe aghaye karimi kafi bo0de bashad,
edm aziz dar mo0rede khabari ke shenidid mikhastam begam kasi nemitavanad varede din yaho0d beshavad magar inke pedarash yaho0di bode bashadsalam be hame dostan
aval ozr khahi miko0nam bekhatere fingilish bodane nazaram.
Az aghaye karimi ham tashako0r miko0nam ke be moghe va be ja dar nazarat vorod miko0nand,
love aziz fekr miko0nam javabe aghaye karimi kafi bo0de bashad,
edm aziz dar mo0rede khabari ke shenidid mikhastam begam kasi nemitavanad varede din yaho0d beshavad magar inke pedarash yaho0di bode bashad !!!
Love aziz mikhastam begam shenakht az tarafe mo0ghabel chetori bayad shekl begirad!? Agar manzoreton ertebate ke bayad begam hich vaght shenakht ba yek ya 2sal sorat nemigirad!(albatd agar manzoreton az shenakht,shenakhte khode dokhtar bashad)agar bishtar tozih bedid manon misham

surveyor سه‌شنبه 10 خرداد 1390 ساعت 01:32 ب.ظ

با سلام.محضر آقا مهدی عزیز:ابتدا لازم میدانم عرض کنم نیازی نیست که ما برای مسائل مختلف،فلسفه بافی کنیم و به دسته بندی های بی مورد بپردازیم.عشق یا محبت یا علاقه یا حس یا ....ما در مورد یک نیرو و انرژی وحالتی که باعث ایجاد رابطه بین دو شخص میشود سخن میگوییم و قصد هم نداریم که با کلمات بازی کنیم.به نظر میرسد شما در این زمینه ها بی تجربه هستید و همه چیز را تئوری میبینید.حقیقت عشق را نمیتوان با مطالعه و تفکر فهمید.درمورد (1):ما از ابتدا در مورد رابطه بین دختر و پسر بحث میکردیم نه روابط دیگر و مثال شما ربطی به بحث ما نداشت.درمورد(2):بنده با فرض اینکه شما عشق قبل از ازدواج رو قبول نداری اون سئوال رو پرسیدم پس نیازی به قاطی کردن نیست. در مورد(3): فقط توجه شما رو به تناقض در حرفهاتون جلب میکنم: چهارشنیه 4 خرداد:{عشق واقعی بعد از ازدواج نمود پیدا میکنه و فقط از طریق شناخت بیشتر طرفین میسر میشود کسی میتواند ادعای عاشقی کند که معشوق را بهتر از خود بشناسد آیا قبل از ازدواج زمان کافی برای شناخت وجود دارد } -شنبه 7 خرداد:{مگر میتوان بدون شناخت طرف مقابل با او ازدواج کرد } :!!!!!!!!!

مهدی چهارشنبه 11 خرداد 1390 ساعت 10:39 ق.ظ http://extreme.loxblog.com

با سلام به همه انسانهای آزاده


جنس شما آدمیان کم بقاست عشق بود باقی و باقی فناست

مهدی پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 03:24 ب.ظ http://extreme.loxblog.com

سلام مطلبی که در انتهای دو جلسه پیش مطرح شد زیبا دقیق و مهم بود آیا رسیدن به آرامش نقطه پایانی است بر خواسته های انسان تمام اعمال برای به آرامش رسیدن انسان است اگر انسانی با موجود یا شئی در این دنیا به آرامش رسید و قانع شد آیا باز هم به آرامشی که از جانب خداست نیازدارد؟ امیدوارم این مسائل در جلسه آینده روشن شود
با تشکر از زحمات شما !

سلام
به امید خدا
ممنون

منتظر جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 11:53 ق.ظ

با سلام
دوست عزیز ما آقای ای.دی.ام نظراتی رو بیان کردند که لازمه چند نکته رو بدونند!
اول از همه اینکه دوست عزیز اینکه اسرائیل ۱۰۰۰ نفر یا ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ نفر رو یهودی کرده چه ارتباطی به بحث داشت؟
دوم تمام حرفهایی که شما زدید چه ارتباطی به نظر اسلام در مورد ازدواج داشت؟
ببیند دوست عزیز شما باید دقت داشته باشید که حساب اسلام از عملکرد مسلمان تا حدی جداست. اینکه بنده و شما نظر اسلام رو رعایت نمیکنیم اشکال اسلام نیست !مشکل ماست!و اینکه دولت کاری نکردههم مشکل اسلام نیست و مشکل از ماست!
در ضمن توجه داشته باشید که ازدواج کار سختی نیست اگر شما بپذیرید که باید زحمت بکشید. متاسفانه ما حال کار کردن و تلاش کردن نداریم و بعد میگیم ازدواج سخت است. شما اگر همت کار کردن در کنار درس خواندن را دارید به راحتی میتوانید ازدواج کنید و البته خانواده های بسیاری در بین مذهبیون هستند که با مهریه بسیار کم حاضر به پذیرفتن جوانان و شرایط آنان هستند و حتی کمک مالی هم به زوجهای جوان میکنند(رشد فکری و توانایی پذیرفتن مسئولیت مقدمه است که در متن اشاره نکردم!).
در ضمن ما گریه کردن هم بلدیم!!!!! نه اینکه فقط گریه کردن بلد باشیم. و این گریه هم نافاتی با تلاش ندارد و در بسیاری مواقع نیز محرک هست.
یک نکته هم جدای از بحث: بنده و شما که از همه شاکی تر هستیم تا به حال چه کار کرده ایم؟ شما خودتان یک قدم برای شکستن این سدها برداشتید؟ خودتان در کارتان در سطح اول جهان یا حداقل ایران هستید؟ تا به حال برای ازدواجتان کاری کردید که بتونید بگید من خودم کردم شد؟ دیدید؟ ما حال کار نداریم و به جای آن ناله میکنیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منظور بنده هم از مذهبی خانواده های معمولی بود و نه نوادگان آیت الله ها.
یا علی

alireza جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 11:01 ب.ظ

dostan hadaf az in nazar in ast ke:mikhasta begam sohbat haye bande dar morede nazariye feroyd tarhe yeki az moshkelate nazariye ishon bod vagarna bande niz az ishon va sathe elmieshan hich etelaei nadaram!!!

love شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 04:56 ب.ظ

سلام به دوستان.
ممنون از حوصله شما دوستان.
آقا علیرضا پس شما قبول ذارید ازدواج به روش سنتی جامعه ما اشتباهه.چون به روش سنتی دختر وپسر چند جلسه بیشتر همدیگر رو نمینند.من میگم پس از اینکه شما کسی رو مد نظر گر فتید با خانواده خود شروع به شناخت طرف مقابل بپردازید.

آقای کریمی بحث هدفداری مخلوقت رو یا همین بحث رو اگه ادامه میدید؟

alireza یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 09:09 ق.ظ

aslan bande manzoram in nabod ke ba ezdevaje sonati mokhalef basham man etefaghan ba dostihaei ke be esme ezdevaj va shenakhte tarafeine shekl migirad vali ba ahdafe palid movajeh mishavad ,be nazare man shenakht kamel az yek 2khtar ba'd az ezdevaj sorat migirad,va ghabl az ezdevaj niz agar be be barkhi sefat va zendegi zaheri taraf bengarim ta hododi shenakht baraye ezdevaj dashtim inshalah

سلام
لطفا فارسی بنویسید

[ بدون نام ] جمعه 7 مرداد 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://www.porijon.blagfa.com

بن سر بزن ممنون

عابد یکشنبه 13 فروردین 1391 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.saheb-azzaman.com/

سلام
این چیز هایی که شما مطرح کردید درسته ولی در زمانی اجراییه و عقل اون رو رد نمیکنه که ما درجامعه ای آرمانی زندگی کنیم که امکان تهریک و... و گناه وجود نداشته باشه!!!
از طرف دیگه به قول دکتر عباسی ارضای شهوت جنسی مثل خوردن و خوابیدن میمونه !!! شما نمیتونید فردی رو پیدا کنید که سالهاست غذا نخورده یا نخوابیده!!!!
بیرون گود وایسی بگی آفرین جوون لنگش کن کار درستی نیست!!!!
این چیزی که شما اسمش رو کنترل میزاری من بهش میگم سرکوب!!!!!!
این حرف های خوشگل و قشنگی که شما زدید فکر میکنید که تو این جامعه برای چند نفرامکان پذیره!
امکان کنترل تو این جامعه برای خیلی از افراد مهیا نیست چونکه تحریک جنسی از توی تلویزیون این مملکت تا توی خیابون و... وجود داره!!!
یک راه برای کنترل وجود داره و اون هم اینه که هم کور باشه هم کر!!
شاید بگی که این طور نیست و جوونای پاکی وجود دارن که خودشون رو کنترل میکنن! ولی دوست عزیز قبول کن که تعداد این جوونا خیلی کمه و اون هم بستگی به فرهنگ خانوادشون و نوع تربیتشون و مسیری که توی زندگی طی کردن داره!!!
من با واژه کنترل که به کار بردی مشکل دارم و باید به جاش توی این جامعه از سرکوب استفاده کنی!!!!
من موافق بی بند و باری نیستم ولی کنترل تو وضع حاضر دیگه اسمش کنترل نیست و سرکوب نامیده میشه!!!
بازم یادت نره که کلی بحث کن و فقط اون تعداد کم جوونایی که مسیر زندگیشون درست بوده و تعدادشون خیلی کمه رو در نظر نگیر و سیر عظیمی از جوونا رو در نظر بگیر که گرفتارن !!!!
به نظرت چند درصد جوونا خود ارضایی میکنن؟ چند نفر زنا ؟چند نفر......؟
هیچ آماری در این زمینه در کشور ما وجود نداره ولی من به تو میگم که آمار وحشتناکی برای یک جامعه اسلامیه!!
چرا آمار مراجعه ایرانی ها به سایت های مستهجن در رتبه های تک رقمی وجود داره!!
به جرات میتونیم بگیم که قویترین جاذبه غریزی در انسان قوای جنسیه که برای حفظ بقای انسان در اون گذاشته شده.
با توجه به آماری که درسایت alexa میتونید از مراجعه ایرانیها به سایت های مستهجن ببینید متوجه مشید که کنترل جنسی چیز بی معنی ای شده!!!!
چرا اموزش و پرورش این مملکت نباید آموزشی در این خصوص داشته باشه!!!
و در کل هزاران مشکلی که من چند تاشو ذکر کردم وجود داره که گفتن این حرف هایی که شما گفتید ( با وجود درست بودن و اعتقاد به موازین ) در جامعه ما شبیه به جوک هستش!!
آخر کلامم اینکه برای این حرفهایی که شما زدید صرفا در حد موندن در همین وبلاگ هستش و عملی کردن اون تو این جامعه کار امام معصومه!!!
الهم العجل لولیک الفرج

سلام
ممنون از توجهتون
خیلی شما داغ کردیدا
حرف درستو باید زد؛ همین
بذارید ما هم تو این جامعه جوکی گفته باشیم
یاحق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد