حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حقیقت جو

از ابرها بگذر؛ آسمان باقی است...

حرکت (دل‌نوشته)

باید شتافت، باید رفت، باید گریخت. چون در این شتافتن و گریختن و رفتن دوایی است که در غیر آن نیست، چون در نشتافتن و نرفتن و نگریختن سکون است و سستی! و این دو، غل و زنجیر انسانند. سکون عامل گندیدگی روح و جان انسان و سستی عامل سقوط است، آنچنانکه سکون و سستی برای یک کوهنورد خطرناک است.

اگر شالوده انسان در حرکت است پس سکون چرا؟ اگر ظهور استعداد روحی انسان در شتافتن است پس سستی چرا؟ و در نهایت اگر لاجرم به پیشرفتیم پسرفت چرا؟

برکه اگر متصل به یک نهری و رودی نباشد زیبایی و کمال خود را از دست می دهد، می گندد، محبوب نیست چون راکد است، چون بی حرکت است، چون کثیف است.

صبح زیباست چون لحظه حرکت است. غروب زیباست چون سکون بعد از حرکت را در پی دارد. شب زیباست چون به امید حرکت فردا زمان تسکین است. ورزش مفید است چون عامل تحرک است و تحرک خودِ سلامتی است.

زندگی زیباست چون خود بنحوی حرکت است، جنب و جوش است، نوسان احساسات است، به کارگیری عقلانیت است، تحرک جسم است، طلب روزی است، فرو بردن خشم است، ابراز محبت است، احتیاط است، کار کشتگی است، تجربه است، تلخ و شیرین است، تمرکز است، تحفظ است، مسکن است و بالاخره هنر است، و همه این ها، تغییر حال و احوالات است، تغییر مکان جسم و تغییر اخلاق است و تغییر از سکون و قوه به فعل، خودِ حرکت است. پس حرکت زیباست!

نویسندگی حرکت است، پدر شدن حرکت است، تحصیل حرکت است، تدریس حرکت است، کار حرکت است، نماز حرکت است، پشت کردن به معصیت حرکت است، رو کردن به واجبات حرکت است، مهمانی رفتن حرکت است، میزبان شدن حرکت است، کتابخوانی حرکت است، خاطره نویسی حرکت است، مجله‌خوانی حرکت است، تبلیغ خوبی ها حرکت است، زیارت حرکت است و بالاخره تقوا حرکت است!

من حرکت می کنم و اشیاء نیز، زمین و ماه حرکت می کنند و خورشید زیبا نیز، باران حرکت می کند، مورچه حرکت می کند، درخت حرکت می کند، لاک پشت حرکت می کند، جنین می جنبد، الکترون می گردد و در یک کلام هستی حرکت می کند.

ما لابد از حرکتیم! چرا که " الی الله تصیر الامور! " پس حرکت زیباست و سکون زشت، حرکت هدف است و سکون ضد هدف، هدفی مقدمه هدفی دیگر، ما همچنانکه کودک در پس بدنیا آمدن به طور غریزی پی سینه مادر می گردد بدنبال محبوب ازلی خویش در حرکتیم، چرا با اراده حرکت نکنیم؟!

                  نوشتن حرکت است. نیمه شب 6/12/88 ربیع الاول 1431.

نظرات 11 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1390 ساعت 07:12 ق.ظ

به به احسنت

علیرضا سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1390 ساعت 07:50 ب.ظ

چه تعابیری !

arashshahkishi چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390 ساعت 12:48 ق.ظ

باسلام.
میخواستم بدونم آیا کسی که چندین ماه رو به عزاداری میگذرونه و شبها به جای اینکه به خانوادش برسه یا کارهای دیگه انجام بده میره هیئت و عزاداری میکنه در حال حرکت یا سکون؟
به نظر شما این یجور صوفیگری و گوشه گیری نیست؟

با سلام و تشکر.
آنچه که به طور خیلی واضح و آشکار از منابع اسلام عزیز قابل برداشت است؛ تعهد انسانها به وظایف الهی و حقوق الناس است از حق والدین حق همسایه حق فامیل حق معلم حق شاگر و ....
لذا اگر کسی بدون توجه به این تصریحات دینی به حال خود سرگرم باشد طبعا اسلام ناقصی خواهد داشت.

edm چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390 ساعت 01:23 ب.ظ

بله حرکت زیباست.اما حرکت برای چه؟چون زیباست؟اصلا زیبایی یعنی چه؟یعنی این که چون بدون دلیل وارد یک مبارزه شدیم وآخر هم یک پیروز قطعی دارد وآن هم خداست.واقعا متن زیبایی بود.ما باید زیبا باشیم چون نمیتونیم بدون اون باشیم.

با سلام بنده نشناختمتون
ولی باید عرض کنم وقتی فهمیدیم حرکت زیباست و حرکت قطعی است دیگر هر چه که ما را از رفتن و حرکت باز دارد منفی خواهد بود مثل همین گذاره ای که شما فرمودی: «زیباست؟اصلا زیبایی یعنی چه؟یعنی این که چون بدون دلیل وارد یک مبارزه شدیم وآخر هم یک پیروز قطعی دارد وآن هم خداست.»
این جمله شما دقیقا باعث سکون و رکود و پسترفت خواهد شد؛ ما باید بهتر خداوند عزیز و مهربان و رئوف رو بشناسیم. ربی احمد شیء عندی

arashshahkishi پنج‌شنبه 8 اردیبهشت 1390 ساعت 07:46 ب.ظ

سلام.
آقا کریمی فکر کنم این کسی که اسمش edm سید فرشاد باشه اگه ایمیلش این باشه 100% خودشه
edm1370@gmail.com

مهدی یکشنبه 11 اردیبهشت 1390 ساعت 09:40 ب.ظ

درسته حرکت زیباست٬ اما برای متحرک٬ آن سنگی که در کنار جویباری نشسته است و نظاره گر حرکت آب است چه گناهی کرده است او آفریده شده تا ساکن باشد او خود جزیی از جویبار است آیا باید بنشیند و حسرت حرکت آب را بخورد یا به خودش افتخار کند که خود ٬جزیی از کوه با عظمت است که نماد استقامت و سکون است حرکت در کنار سکون معنا دارد پس سکون هم زیباست گاهی انسان باید بایستد و از خود بپرسد(به کجا چنین شتابان)!!!

زیبا بود؛ ممنون.
ولی..... آن سکونی زیباست که مقدمه حرکت عمیق تر باشد!
آن سکونی زیباست که زیبایی حرکت را تکمیل کند!

شهیدقلب دوشنبه 12 اردیبهشت 1390 ساعت 11:12 ق.ظ http://rahy-be-rahayi.blogfa.com

سلام

سیدپرویزشجاعی سه‌شنبه 13 اردیبهشت 1390 ساعت 01:40 ق.ظ

با سلام
سلام دوم به همه دوستان
یادمون نره که حتی این حرکت این جنبش عاشقانه رو خود خدا با آفرینش هستی ،اعداد، زمان، معنا ودرآخر روح ذرات آغازکرد واین نقاش بزرگ اثری خلق کرد که من وشماهم تیکه ای از آبرنگ این نقاشی هستیم پس هرچه در این تابلو هست (( همه عشق است وعشق است وعشق است ))

به قول سهراب سپهری
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه،مهرم نور
دشت سجاده من
همه ذرات نمازم متبلورشده است
من نمازم را وقتی میخوانم که اذانش راباد،گفته باشدسرگلدسته سرو
من نمازم راپی تکبیره الاحرام علف میخوانم
باسپاس

پوریا پنج‌شنبه 15 اردیبهشت 1390 ساعت 05:38 ب.ظ

چه قدر احساسی

love شنبه 24 اردیبهشت 1390 ساعت 11:10 ب.ظ

ای کاش آدما فکرشونم حرکت داشت به سوی.... تا تععبی وجود نداشت.

رهپویان دهه 60 یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 ساعت 10:57 ق.ظ http://r-dahe60.blogfa.com/

سلام
دلنوشته زیبا و تامل برانگیزی بود
واقعا چقدر خوب میشه که با هدفی مشخص و مقدس، حرکت بسوی یار را آغاز کنیم قبل از اینکه دیر شود...
(خوشحال میشویم ما را با نظرات ارزنده خود در "رهپویان دهه 60" یاری فرمایید.)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد